مقدمه
مطالعه دلبستگی انسان به محیط فیزیکیاش طی چند سال گذشته مورد توجه بسیاری از سالمندشناسان قرار گرفته است [
1]. مفهوم «دلبستگی مکانی» به تأثیر عاطفی یک مکان اشاره دارد که افراد را بهلحاظ حسی و فرهنگی به خود جذب میکند. یافتههای یک مطالعه نشان داد که 92 درصد افراد 65 تا 74 سال و 95 درصد افراد بالای 75 سال میخواهند تا جایی که امکان دارد در خانههایشان بمانند و استقلال خود را حفظ کنند [
2]. روانشناسانِ محیطیِ سالمندان، ادعا میکنند که افراد با رسیدن به سنین سالمندی، به مکانی که در آن زندگی میکنند، دلبسته میشوند، اما همزمان نیز نسبت به محیط اجتماعی و فیزیکی خود حساس میشوند [
3]. در پارادایم تعاملگرای پویا فرض بر آن است که شخصیت و محیط در زمانهای طولانی بر هم تأثیر میگذارند و با افزایش سن و ورود به سنین سالمندی دلبستگی مکانی نیز افزایش مییابد [
4].
درحالیکه دانش درزمینه دلبستگی مکانی زیاد است، اما هنوز شکافهای کلیدی در آن وجود دارد؛ بهعنوان مثال، گیتلین به این نتیجه رسید که دلبستگی مکانی ممکن است برای گروههای آسیبپذیر یا افرادی که در محلههای درحالتغییر یا نامطلوب زندگی میکنند مشکلات بیشتری ایجاد کند [
5]. همچنین درمورد وسعت تغییراتی که در مسیر تجربیات زندگیدرباره دلبستگی مکانی ایجاد میشود، دانستههای کمتری وجود دارد و مطالعات پیرامون شرایط محلی تأثیرگذار بر دلبستگی مکانی سالمندان محدود است [
6]. ازطرفدیگر، علیرغم اهمیت دلبستگی مکانی، تعداد کمی از متون علمی چندبعدی بودن این مفهوم را در سالمندان بررسی کردهاند. روولز دلبستگی مکانی را در سالمندان یک منطقه روستایی با رکود اقتصادی شدید و افسردگی عمیق ساکنان آنجا بررسی کرد که مدل دلبستگیاش شامل ابعاد درونی بودن فیزیکی، اجتماعی و خودشرححالنویسی است [
7].
برهولت نیز یک طرح مفهومی دلبستگی مکانی را برای یک منطقه روستایی در ویلز شمالی ارائه کرده است که شامل ابعاد فیزیکی، اجتماعی، زمانی و عوامل روانی است؛ اما مدل مفهومی او صرفاً حول بحث دلبستگی سالمندان به جامعه مطرح میشود [
8]. در مدلهای دلبستگی مکانی مذکور که برای سالمندان ارائه شدهاند، هرچند جنبههای مهم دلبستگی مکانی، نظیر جنبههای زیباییشناختی، خاطرات و تجربیات زندگی در یک مکان، در آنها لحاظ شده است، اما به نظر میرسد متناسب با شرایط زندگی سالمندان در آن موقعیت زمانی و مکانی خاص باشند و بحث دلبستگی به مکانهایی مثل محلههای شهری مطرح نیست؛ درمجموع، از سؤالات تکآیتمی برای تعیین میزان دلبستگی مکانی که توسط افراد سالمند تجربه شده است مثالهایی وجود دارد [
9] اما از مطالعات متعددی که دلبستگی مکانی را بهعنوان یک مفهوم چندبعدی بررسی کردهاند، مشخص است که یک سؤال تکآیتمی، عمق پیوند عاطفی موجود بین سالمندان و جوامع خود را نشان نمیدهد [
10].
ازآنجاکه سالمندان به دلیل سپری کردن زمان زیادی از دوران زندگی، مدت زمان بیشتری با محیط در ارتباط بودهاند و برداشتهای متفاوتی از محیط زندگی خود داشتهاند و نیز باتوجهبه کاهش عملکردهای جسمی و روانی آنها، این دسته افراد بهعنوان گروهی با نیازهای ویژه به شمار میروند؛ بررسی دلبستگی مکانی در سالمندان مدلی ویژه و مختص شرایط و نیازمندیهای آنها را میطلبد. اگرچه برهولت جهت روانسنجی مدل دلبستگی مکانی خود روایی و پایایی قابلقبولی را برای ابزار توسعهیافتهاش گزارش کرد [
10]، اما روایی صوری این ابزار بررسی نشده است تا اهمیت، دشواری و ابهامات گویهها ازنظر خود سالمندان مشخص شود؛ ازطرف دیگر این ابزار مختص جامعه روستایی ویلز و متناسب با سبک زندگی و تجربیات خاص سالمندان آنجا است و همانطور که خود نویسنده هم در مطالعهاش اشاره کرده است بعضی قلمروهای دیگر دلبستگی مکانی، مثل قلمرو تاریخی آن درنظر گرفته نشده است. یکی دیگر از ابزارهای توسعهیافته برای سنجش دلبستگی مکانی سالمندان، پرسشنامه دلبستگی مکانی برای سالمندان ساکن جامعه توسط چنگ و همکاران است که 5 عامل (معنای زندگی، وابستگی، احساس «در جای خود»، تداوم و مشارکت اجتماعی) را دربر میگیرد [
11]. اما در این مطالعه، دلبستگی مکانی سالمندان، بهتنهایی بهعنوان پیوند سالمند به محیط خانه و محله بررسی نشده است. همچنین ازآنجاکه ثبات زمانی این مطالعه پایین بوده است، بعضی از مفاهیم مربوط به سالمندان، مثل خاطرهانگیز بودن محیط زندگی که پیوندهای عاطفی شدیدی را بین فرد و محیط ایجاد میکند و تجربیاتی که از زندگی در آن مکان بهدست میآید، درنظر گرفته نشده است.
ازاینرو در دوران سالمندی بحث محیط، به دلیل کاهش میزان فعالیت و افزایش خطر از دست دادن کفایت عملکردی فرد اهمیت بیشتری دارد. اگرچه برخی مباحث مفهومی درمورد مؤلفههای اساسی دلبستگی مکانی برای افراد سالمند وجود دارد [
7،
12] اما هیچ مدل اندازهگیری چندبعدی مناسبی، برای استفاده در جمعیت سالمندان شهری در مرور مطالعات دیده نشد و اندک مدلهایی از دلبستگی مکانی موجود مخصوص سالمندان، ممکن است با فرهنگ بومی کشور ما متناسب نباشد. برای مثال یکی از ابعاد دلبستگی مکانی سالمندان ایرانی میتواند علاقه و پیوند ایجادشده احساسی، عاطفی و رفتاری با بناهای تاریخی و مذهبی موجود در محلات مثل مساجد، حسینیهها و امامزادهها باشد که چنین بعدی در مدلهای ارائهشده پیشین دیده نمیشود. برایناساس هدف از انجام این مطالعه، شناسایی ادراک سالمندان از این مفهوم و ابعاد آن در راستای طراحی یک ابزار مناسب و بررسی خصوصیات روانسنجی آن در شهر آران و بیدگل بود تا نتایج این مطالعه بتواند در برنامهریزیهای سلامت و سالمندی در مکان مفید واقع شود.
روش مطالعه
پژوهش حاضر، مطالعهای با رویکرد ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع طراحی و روانسنجی ابزار است که در سال های 98 و 99 در 2 فاز کمی و کیفی انجام شد. فاز اول، شامل مرحله کیفی مطالعه بود که در 3 گام صورت گرفت: 1. انجام مرور مطالعات در راستای مفهومپردازی دلبستگی مکانی سالمندان؛ 2. مصاحبه کیفی با سالمندان در راستای طراحی مدل دلبستگی مکانی و تحلیل دادهها با رویکرد تحلیل محتوای جهتدار؛ 3. طراحی مدل براساس یافتههای گام اول و دوم.
فاز دوم، شامل مرحله کمی مطالعه و دو گام بود: 1. تدوین گویههای مقیاس سنجش دلبستگی مکانی براساس مدل طراحیشده در فاز اول مطالعه و رواسازی صوری و محتوایی؛ 2. بررسی روایی ساختاری ابزار به کمک تحلیل عاملی اکتشافی و سپس بررسی برازش مدل اندازهگیری دلبستگی مکانی با استفاده از تحلیل عامل تأییدی.
در گام اول فاز اول، سعی شد باتوجهبه نظریه آرکسی و اومالی، به کمک مرور جامع منابع پژوهشی مفهوم و ابعاد مختلف مدلهای دلبستگی مکانی در پایگاههای اطلاعاتی جستوجو و بررسی شود [
13]. هدف اصلی این مرحله، ایجاد چارچوبی برای استخراج مؤلفههای مفهوم دلبستگی مکانی ازمنظر سالمندان، در مراحل بعد بود.
در فاز دوم، گام اول برای شناخت و تبیین ابعاد مفهوم دلبستگی مکانی، براساس ماتریس حاصل از یافتههای مرور مطالعات قبلی و سؤالات مصاحبه کیفی طراحیشد و محقق وارد میدان تحقیق (محلات شهر آران و بیدگل) شد و با استفاده از نمونهگیری هدفمند و انجام مصاحبههای نیمهساختاریافته و ادامه آن تا مرحله اشباع دادهها، اطلاعات لازم جمعآوری شد. در این مطالعه، با 14 نفر از افراد 60 سال به بالا مصاحبه انجام شد. مصاحبههای گردآوریشده با روش تحلیل محتوای جهتدار با اقتباس از مطالعه ژانگ و ویلدموت و نرمافزار MAXQDA نسخه 10 تحلیل شدند [
14]. این بخش از مطالعه، در مقاله انتشاریافته دیگری از این پژوهش بهصورت مبسوط گزارش شده است [
15]. در آخرین گام از فاز اول، براساس ترکیب یافتههای گام اول و دوم، طبقات و زیرطبقات دلبستگی مکانی مشخص شد و مدل مفهومی دلبستگی مکانی سالمندان طراحی شد.
در گام اول فاز دوم، مخزن گویهها براساس مدل حاصل، طراحی و سپس روایی صوری و محتوایی مقیاس آن بررسی شد. گویههای مخزن اولیه ابزار، به کمک کدهای استخراجشده از مصاحبههای کیفی و نقلقولهای مرتبط و نیز با نگاه به ابزارهای موجود در حوزه دلبستگی مکانی سالمندان در چارچوب طیف لیکرت 5تایی طراحی شد. همچنین برای جلوگیری از سوگیری، از گویههای مثبت و منفی در طراحی مخزن گویهها استفاده شد. روایی صوری ابزار با همراهی10 نفر از متخصصان و 10 نفر از آزمودنیها (سالمندان) ازطریق بررسی گویهها ازنظر سطح دشواری، تناسب و ابهام انجام شد. نظرات آنها راجعبه جملهبندی و نحوه نگارش گویهها پرسیده و در اصلاح گویهها اعمال شد. روایی محتوایی ابزار به 2 روش کیفی و کمی ارزیابی شد. در بخش روایی محتوایی کیفی، ابزار در اختیار 10 نفر از متخصصان (ابزارسازی، سالمندی، علوم اجتماعی، روانشناسی و شهرسازی) قرار گرفت و از آنها درخواست شد که پس از مطالعه دقیق مقیاس، دیدگاههای اصلاحی خود را مربوط به قواعد دستوری، انتخاب کلمات صحیح، قرارگیری آیتمها در جای مناسب و کفایت گویهها ارائه دهند [
16].
پس از گرفتن بازخورد از افراد و اصلاح موارد، بررسی روایی محتوای کمی انجام گرفت. مقیاس در اختیار همان 10 نفر از افراد خبره قرار گرفت و با استفاده از نتایج آن، شاخصهای نسبت روایی محتوا جهت ارزیابی ضروری بودن، ایندکس روایی محتوا جهت بررسی مرتبط بودن و شاخص روایی محتوای کل مقیاس به دست آمد. جهت محاسبه نسبت روایی محتوا، از پانل متخصصان درخواست شد تا هر آیتم را براساس طیف 3 قسمتی «ضروری است» ؛ «مفید است، اما ضروری نیست» و «ضروری نیست» بررسی کنند که بهترتیب نمرات 3 و 2 و 1 بهنظرات داده شد. پاسخها براساس
فرمول شماره 1 محاسبه شد که در آن N تعداد افراد پانل و n E نشاندهنده تعداد افرادی است که گویه را ضروری ارزیابی کردهاند. از طریق لاوشه، ارزش عددی نسبت روایی محتوا به کمک جدول تعیین حداقل ارزش تدوینشده تعیین شد [
17].
سپس مرتبط بودن هر گویه از پرسشنامه براساس شاخص 4 گزینهای «اصلاً مرتبط نیست»؛ «تا حدودی مرتبط است»؛ «نسبتاً مرتبط است»؛ «کاملاً مرتبط است» بررسی و ازطریق نسبت مجموع امتیاز موافق برای هر گویه با رتبه 3 و 4 بر تعداد کل پاسخها، ایندکس روایی محتوا برای تکتک گویهها و همچنین کل ابزار محاسبه شد (
فرمول شماره 1) [
18].
بهمنظور حذف موافقت شانسی بین پاسخهای متخصصان از ضریب کاپا استفاده شد [
19].
در گام دوم از مرحله دوم در یک مطالعه پیمایشی، در بازه زمانی اردیبهشت تا خرداد ماه سال 1399، پس از گردآوری دادهها، بااستفادهاز روش تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی اعتبار ساختاری ابزار (از انواع اعتبار سازهای) بررسی شد. جهت انجام تحلیل عاملی اکتشافی، از شاخص کیزر میراولکین و آزمون کرویت بارتلت و جهت برازش مدل از شاخصهای ریشه میانگین مربعات خطای برآورد، شاخص نیکویی برازش و شاخص برازش تطبیقی ازطریق تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. همچنین روایی همگرای ابزار، با مقیاس دلبستگی مکانی خدایی و همکاران بررسی شد. میزان پایایی ابزار دلبستگی مکانی در مطالعه خدایی و همکاران براساس روش همسانی درونی 0/71 درصد تعیین شده است [
20]. همچنین در مطالعه فرخنژاد افشار و همکاران قابلیت اطمینان این مقیاس با استفاده از روش ثبات درونی بررسی شد (0/95=α). آلفای کرونباخ هر بعد نیز بدینترتیب بهدست آمد: روابط اجتماعی (0/95=α)، دلبستگی مکان (0/97=α)، هویت مکان (0/97=α) [
21]. برای بررسی پایایی ابزار، از روش محاسبه آلفای کرونباخ جهت بررسی همسانی درونی و ثبات زمانی استفاده شد. برای بررسی ثبات زمانی، ابزار در دو نوبت با فاصله زمانی 2 هفته در نمونههایی متشکل از 30 سالمند تکمیل شد و همبستگی بین نمرات در دو نوبت پاسخدهی محاسبه شد. تحلیل عاملی اکتشافی و بررسی پایایی ابزار توسط نرمافزار SPSS نسخه 24و تحلیل عاملی تأییدی ازطریق نرمافزار Amos نسخه 24 انجام شد.
جامعه آماری، شامل سالمندان ساکن جامعه شهر آران و بیدگل بودند که برای انتخاب نمونههای هدف، از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای استفاده شد. اکثر پژوهشگران، حجم نمونه را برای انجام تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی بین 5 تا 10 نفر به ازای هر گویه ابزار توصیه میکنند [
22]. حجم نمونه باتوجهبه معیار نسبت نمونه به تعداد گویهها، با در نظر گرفتن نسبت 7 نمونه به هر گویه، برمبنای 47 گویه ابزار دلبستگی مکانی سالمندان و با احتساب 10 درصد ریزش و اندازه اثر 2/1، 453 نفر تعیین شد. ابتدا براساس نقشه شهرداری، حوزههای مختلف شهر آران و بیدگل مشخص و از بین 51 حوزه 10 حوزه با فاصله تصادفی 5 تایی و در هر حوزه یک محله بهصورت تصادفی انتخاب شد. سپس تخمین تعداد نمونه برمبنای توزیع جمعیت سالمندان در سطح حوزهها صورت گرفت. پس از برآورد حجم نمونه، محقق در محلات بهصورت تصادفی به در منازل مراجعه کرد و درصورت حضور سالمند در آن منزل مسکونی و داشتن معیارهای ورود به مطالعه، او را بهعنوان نمونه انتخاب میکرد و درصورت نبود سالمند در آن منزل به سراغ منزل بعدی میرفت و درنهایت 414 پرسشنامه تکمیل شد.
معیارهای ورود به مطالعه کمی، شامل تمایل به شرکت در مطالعه، شرط سنی حداقل 60 سال، سکونت در شهر آران و بیدگل، توانایی برقراری ارتباط، عدم داشتن اختلالات شناختی براساس آزمون کوتاه شناختی با نقطه برش بالینی 8>AMT [
23] و معیارهای خروج از مطالعه تکمیل ناقص پرسشنامهها بود. تعداد نمونههای جمعآوریشده، در نرمافزار SPSS نسخه 24 جهت تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی به 2 نیمه تقسیم شد.
بهمنظور رعایت ملاحظات اخلاقی، پژوهش در معاونت پژوهشی و کمیته اخلاق دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی تأیید شد. همچنین قبل از شروع مطالعه، شرکتکنندگان از اهداف و اهمیت تحقیق آگاه شدند و با رضایت آگاهانه در تحقیق شرکت کردند. از آنها برای شرکت در تحقیق و ضبط مصاحبهها اجازه گرفته و اطلاعات آنها محرمانه نگه داشته شد. شرکتکنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند.
یافتهها
در طول تجزیهوتحلیل 29 پژوهش موردبررسی در گام اول مطالعه، نظرات سالمندان درباره دلبستگی مکانی به دست آمد و ابعاد مفهوم دلبستگی مکانی در مطالعات کدگذاری و طبقهبندی شد. ابعاد در ماتریس خلاصهشده و شامل 17 زیرشاخه و 5 دسته اصلی: دلبستگی فیزیکی، دلبستگی اجتماعی، دلبستگی اقتصادی، دلبستگی روانشناختی و دلبستگی زیستپیشینهایبود [
13]. از ابعاد حاصل از مرور مطالعات بهعنوان چارچوبی برای طراحی مصاحبه کیفی با سالمندان استفاده شد و 5 بُعد اصلی، شامل دلبستگی اجتماعیاقتصادی، دلبستگی عاطفی، دلبستگی فیزیکی، دلبستگی زیستپیشینهای و دلبستگی فرهنگیمذهبی با استفاده از روش تحلیل محتوای جهتدار به دست آمد [
15]. پس از استخراج ماتریس مرور جامع (بهعنوان چارچوب مفهومی مصاحبه با سالمندان و تحلیل دادهها) و تحلیل یافتههای کیفی، استخراج کدها، زیرطبقات و ابعاد اصلی و مشخص شدن مدل نهایی دلبستگی مکانی سالمندان، طراحی گویه ها و ساخت مخزن اولیه ابزار با 86 گویه انجام شد. سپس باتوجهبه همپوشانی، شبیه بودن و نامرتبط بودن گویهها تعدادی از گویهها حذف و ابزار اولیه با 67 گویه آماده شد.
در بررسی روایی صوری، ازنظر متخصصان، تعدادی گویه اصلاح نگارشی شد و ازنظر 10 نفر از سالمندان نیز دو گویه جهت رفع ابهام نیاز به اصلاح داشت که اصلاحات موردنظر در ابزار اعمال شد. بعد از پانل متخصصان و امتیازدهی آنها به گویههای مخزن اولیه، اکثریت گویهها CVR بالای 0/7 درصد و CVI بالای 0/79 درصد داشتند و مواردی که نمرات پایینی داشتند حذف و یا اصلاح شد. S-CVI نیز 0/89 درصد محاسبه شد. تنها 5 گویه، کاپای زیر 0/74 درصد داشتند که حذف شدند. برایناساس 18 گویه حذف شد و درنتیجه ابزار به 49 گویه تقلیل یافت. براساس بررسی پایایی اولیه، دو گویه به دلیل عدم تناسب با سایر سؤالات و کاهش نمره شاخص آلفای کرونباخ حذف شد و نهایتاً 47 گویه باقی ماند. نسخه اصلاحشده ابزار که شامل 47 گویه بود جهت رواسازی کمی مورد آزمون میدانی قرار گرفت. مشخصات جمعیت شناختی نمونه موردبررسی در
جدول شماره 1 آمده است.
از آنجا که براساس یک سازه کلی دلبستگی مکانی، نتایج قابلقبولی بهدست نیامد جهت بررسی و شناسایی تعداد عوامل و گویههای مرتبطبه هر عامل و نیز باتوجهبه نظر پانل متخصصین در روایی محتوایی بر مجزا بودن ماهیت 2 سطح دلبستگی به خانه و محله، تحلیل عاملی اکتشافی برای 2 سطح دلبستگی به خانه و محله بهصورت مجزا انجام شد.
باتوجهبه نتایج بهدستآمده مشخص شد که حجم نمونه مورد بررسی کفایت لازم در سطح خانه (0/893=KMO) و محله (0/889=KMO) و ابزار قابلیت انجام تحلیل عاملی را در هر دو سطح (0/001>P) دارد. برایناساس باتوجهبه مقدار ویژه بالاتر از 1 گویهها روی 3 عامل در هر سطح قرار گرفتند. در اجرای تحلیل عاملی، گویههایی که بار عاملی کمتر از 0/4 و یا بار عاملی بالایی روی چندین عامل داشتند و یا بر روی عاملی قرار گرفتند که ازنظر مفهومی نامرتبط بود حذف شدند. در این مرحله در سطح خانه 2 و در سطح محله نیز 3 گویه حذف شد و بهترتیب در هر سطح 16 و 26 گویه باقی ماند. بنابراین پرسشنامه نهایی شامل 42 سؤال است که در پیوست مقاله ارائه شده است. 6 عامل مستخرج 61/75 و 50/06 درصد واریانس کل گویه ها را بهترتیب در سطح خانه و محله تبیین کردند. سؤالات بارشده بر هر عامل و بار عاملی آنها در 2 سطح خانه و محله در
جدولهای شماره 2 و
3 آمده است.
نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز برآورد خوبی را مبتنی بر شاخصهای برازش بهدستآمده در سطح خانه (CMIN/DF=2/45، GFI=0/877، CFI=0/916، TLI=0/894، RMSEA=0/080) و محله نشان داد و مشخص شد که 16 سؤال ابزار دلبستگی به خانه و 26 سؤال ابزار دلبستگی به محله (CMIN/DF=2/21، GFI=0/809، CFI=/0/860 TLI=0/841، RMSEA=0/077) در سالمندان از روایی سازه قابلقبولی برخوردار است. همچنین باتوجهبه نتایج نهایی تحلیل عاملی تأییدی، متغیرها همبستگی بالایی را با عامل مربوط به خود نشان دادند (
تصویرهای شماره 1 و
2).
ابزار ساختهشده دلبستگی مکانی سالمندان از روایی همگرای مناسبی بهترتیب در سطح خانه و محله با ضریب همبستگی 0/59 درصد و 0/87 درصد برخوردار بود (0/001>P). نامگذاری عوامل براساس ماهیت مفهومی گویههای عامل و با نظر تیم تحقیق انجام شد. نام عوامل بهدستآمده در تحلیل عامل اکتشافی (
جدولهای شماره 2 و
3)، نام مخفف در مدل (
تصویرهای شماره 1 و
2)، گویهها، ضریب آلفای کرونباخ (پایایی ابزار) و ضریب همبستگی درونطبقهای مرتبط به هر عامل در هر 2 سطح دلبستگی به خانه و محله در
جدول شماره 4 ارائه شده است.
مقادیر ضریب آلفای کرونباخ و همبستگی درونطبقهای نشان داد که تمامی ابعاد و ابزار دلبستگی مکانی سالمندان در 2 سطح خانه و محله از پایایی قابلقبولی برخوردار است.
در کل پرسشنامه 42 گویهای دلبستگی مکانی با مقیاس 5 گزینهای طیف لیکرتی از 1 «کاملاً مخالفم» تا 5 «کاملاً موافقم» طراحی و ارزیابی شد. البته برای گویه شماره 22 نمرهگذاری بهصورت معکوس انجام میشود. شاخص دلبستگی مکانی سالمندان مجموع ساده از نمره تمام گویهها در سطوح خانه و محله بهصورت جداگانه است؛ بنابراین، نمره بالاتر نشاندهنده دلبستگی بیشتر در سطوح خانه یا محله است. در این شیوه باتوجهبه تعداد گویهها و دامنه نمرات آنها بهلحاظ تئوریک، دامنه شاخص دلبستگی مکانی سالمندان در سطح خانه بین 16 تا 80 و در سطح محله بین 26 تا 130 است.
بحث
این مطالعه با هدف طراحی و روانسنجی ابزار دلبستگی مکانی سالمندان انجام شد. ابزار دلبستگی مکانی سالمندان براساس مروری بر مطالعات گذشته و دیدگاه افراد سالمند درمورد دلبستگی و پیوند ایجادشده بین آنها و در دو سطح خانه و محله طراحی شد. ابزار طراحیشده از نظر صوری و محتوایی، سازه و همگرا از روایی خوبی برخوردار بود، همچنین و پایایی قابلقبولی براساس همسانی درونی و ثبات زمانی داشت. در مقایسه، در ابزار دلبستگی مکانی برای سالمندان جامعه، در مطالعه چنگ و همکاران روایی همگرا بررسی نشد و پایایی پایینی نیز گزارش شده است [
11]. در مطالعه برهولت نیز روایی صوری، روایی ساختاری (تحلیل عامل تأییدی)، روایی همگرا و همسانی درونی ابزار بررسی نشده بود [
10]. یافتههای مطالعه نشان داد که دلبستگی مکانی بهعنوان یک مفهوم چندبعدی، پیوندهای ایجادشده بین افراد و مکانهای خاص آنها را نشان میدهد که در چندین مطالعه به آن اشاره شده بود [
24, 25, 26 ,27].
یکی از سطوح دلبستگی مکانی، دلبستگی به خانه است و منظور از آن گرهی است که بین فرد و خانه، آپارتمان یا هر سرپناه دیگری که محل سکونتش است ایجاد میشود. در این مطالعه سه عامل دلبستگی عاطفی، دلبستگی فیزیکی و وابستگی مورد بررسی قرار گرفت. در عامل دلبستگی عاطفی به خانه، پیوندهای ایجادشده بین فرد و محیط خانه که باعث گره خوردن او به مکان از لحاظ احساسی میشود، مورد بحث قرار میگیرد. بهعنوان مثال یکی از سؤالات بعد دلبستگی عاطفی به خانه در ابزار ابزار دلبستگی مکانی سالمندان پیرامون خاطرات رویدادهای رخداده در مکان در گذر زمان با افراد خاص بود که در مطالعه برهولت در بعد زمانی دلبستگی مکانی مطرح شد [
8]. همچنین دوست داشتن خانه و اهمیت دادن به نگهداری و تعمیر آن از موارد دیگری بود که زیرمجموعه عامل دلبستگی عاطفی قرار گرفت. چرا که افراد سالمند اغلب در خانههای فرسوده و قدیمی زندگی میکنند که ممکن است به تعمیرات گسترده یا بازسازی احتیاج داشته باشند [
28]. در این زمینه برخی از محققان گفتهان که باتوجهبه آگاهی افراد سالمند از اینکه زمان باقیمانده آنها برای زندگی محدود است، اغلب بر دستیابی به رضایت احساسی و تعمیق ارتباطات مهم عاطفی تمرکز میکنند [
29]. بُعد دلبستگی فیزیکی به خانه به هر آنچه مربوط به کالبد فیزیکی خانه است اشاره دارد و بیانگر دلبستگی به ظاهر، راحتی و دسترسی آن است. در سنین سالمندی،باتوجهبه شرایط جسمی و عملکردی افراد، دسترسی، دوستدار سالمند بودن محیط و مناسب بودن مکان با سنین سالمندی لازم است؛ همچنان که نظریه تناسب فرد و محیط بیان میکند مردم یک نیاز ذاتی به تناسب با محیط خود دارند و به دنبال محیطهای متناسب با شرایطشان هستند؛ زیرا، آنها باید زندگی خود را کنترل کنند و ناامنی را کاهش دهند [
30].
وابستگی به مکان زیرمجموعه و جنبه کاربردی دلبستگی مکانی است و به این نکته اشاره دارد که مکانی مثل خانه باتوجهبه امکانات و پتانسیل موجود در آن، شرایط انجام چه کارهایی را برای فرد فراهم میکند تا بهواسطه آنها انسان به آن مکان اتصال یابد. این مورد در مطالعه چنگ و همکاران نیز بهعنوان یکی از عوامل دلبستگی مکانی سالمندان شناخته شد [
11].
سطح دیگر دلبستگی مکانی، دلبستگی به محله است و به ارتباط عاطفی فرد با محیط فیزیکی و اجتماعی محله سکونت خود و نحوه تعامل با محیط محلی و ارتباط با همسایگان اشاره دارد که در این مطالعه شامل 3 عامل دلبستگی عاطفی، دلبستگی اجتماعی و دلبستگی فیزیکی به محله بود. دلبستگی عاطفی به محله نتیجه اعتقادات و احساسات مثبتی است که فرد در فرایند تعامل با مکان و معنا بخشیدن به آن خلق میکند [
31] و به پیوند عاطفی میان شخص و مکان که به واسطه علاقه، شناخت و تجربههای فرد در محله سکونتش شکل میگیرد، گفته میشود. دلبستگی اجتماعی به محله جنبه اجتماعی محیط را در نظر میگیرد و به هر آنچه در آن میتواند سالمندان را از نظر اجتماعی و جمعی جذب کند اشاره دارد. اهمیت تعاملات و ارتباطات متقابل با همسایگان بهطورکلی اغلب در بعد اجتماعی مورد بحث قرار گرفته است. همراستا با این یافته، هیلکتی نالتمبلی و اوگ، ارتباط سالمندان با همسایگان و جامعه را عاملی قوی برای تمایل برای سالمندی در مکان میدانند [
32]. درواقع تعاملات مکرر و مداوم در محله، اعتماد اجتماعی و حس امنیت را در میان ساکنین و همسایگان افزایش میدهد و به دلبستگی محله مسکونی منجر میشود [
33]. دلبستگی فیزیکی به محله نیز کالبد فیزیکی، امکانات، دسترسی محلی و ترکیب جمعیتی محله را که منجربه ایجاد پیوند قلبی بیشتر سالمند با آن میشود در نظر میگیرد.
در کل مقیاسهای قبلی دلبستگی مکانی دقیقاً متناسب با سالمندان نبود و جنبه بررسی تواناییهای آنها را دربرنمیگرفت. در این مطالعه، ضمن اینکه دلبستگی به خانه و محله بهعنوان دو مکان مجزا برای دلبستگی سالمندان بررسی شد، مشخص شد که یک بعد مهم از دلبستگی مکانی سالمندان، درنظر گرفتن تواناییهای شخصی (جسمی، روانی و مالی) و سطح عملکرد آنها و نیز مناسب بودن محل زندگی آنها براساس نیازهای خاصشان است. همچنین ازآنجاکه خاطرات و تجربیاتی که افراد با زندگی کردن طولانیمدت در یک مکان به دست میآورند میتواند در ایجاد پیوندهای هیجانی و دلبستگیهای عاطفی آنها تأثیرگذار باشد، این مورد نیز در مطالعه حاضر لحاظ شده است. نهایتاً سعی شد تمام مسائل و مفاهیم مهم و تاثیرگذار در زندگی سالمندان که دلبستگی مکانی را در آنها شکل میدهد (مثل آشنایی، امنیت و اعتبار محیط و داشتن حریم خصوصی در آن، ارزشمند بودن محیط برای سالمند، راحتی، حضور بازماندگان در محیط بهعنوان ادامهدهنده راه سالمند، تجربیات و خاطرات، راه و روش زندگی مردم و وجود مراسمهای فرهنگی و مذهبی خاص بافتار ایران که در ابزارهای دیگر بهشکل جامعی دیده نشده بود) در قالب ابزار ابزار دلبستگی مکانی سالمندان با روایی و پایایی بالا و قابلقبول، بهصورت مجموعهای یکپارچه درنظر گرفته شود تا هم ابزاری خاص سالمندان باشد و هم مضامین مرتبط با شرایط زندگی آنها را بهصورت جامعی دربر گیرد.
نتیجهگیری نهایی
این مطالعه اولین مطالعه در ایران است که مدل دلبستگی مکانی سالمندان را براساس مرور مطالعات قبلی و درک افراد سالمند ساکن جامعه برای پررنگتر کردن بحث سالمندی در مکان پیشنهاد میدهد. ابزار ابزار دلبستگی مکانی سالمندان طراحیشده براساس این مدل، از روایی صوری، محتوایی، سازه و پایایی قابلقبولی برخوردار است. در آینده، این مقیاس میتواند بهعنوان شاخصی برای ارزیابی دلبستگی مکانی سالمندان مورد استفاده قرار بگیرد و دلبستگی آنها را در ابعاد عاطفی، فیزیکی و وابستگی در سطح خانه و ابعاد عاطفی، اجتماعی و فیزیکی در سطح محله بررسی کند و نتایج حاصل از آن در ساختوسازهای شهری و بحث سالمندی در مکان جهت ارتقای دلبستگی به مکان افراد سالمند، به کار گرفته شود (ابزاز طراحیشده در
ضمیمه 1 موجود است).
باتوجهبه اینکه مطالعه حاضر در بین سالمندان ساکن جامعه در یکی از شهرهای درحالتوسعه انجام شد؛ برای رفع محدودیت قابلیت تعمیم نتایج این مطالعه، پیشنهاد میشود تحقیقات مشابهی در روستاها و سایر شهرهای درحال توسعه و توسعهیافته و همچنین در بین سالمندان ساکن خانههای سالمندان انجام شود. همچنین بررسی مدل دلبستگی مکانی این مطالعه در سایر نمونههای مطالعاتی سالمندان، میتواند کمککننده اصلاح شاخصهای برازش مدل در سطح مطلوبتر باشد. پیشنهاد میشود در مطالعات آتی ارتباط دلبستگی مکانی سالمندان با استفاده از ابزار ابزار دلبستگی مکانی سالمندان با وضعیت رفاهی سالمندان، حمایت خانواده، شرایط دوستدار سالمند بودن محیط و استفاده از تکنولوژی روز بررسی شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله از سوی معاونت پژوهشی و کمیته اخلاق دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی موفق به دریافت کد اخلاق با شماره IR.USWR.REC.1398.066 شده است. اصول اخلاقی تماماً در این مقاله رعایت شده است. شرکتکنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. همچنین همه شرکتکنندگان در جریان روند پژوهش بودند. اطلاعات آنها محرمانه نگه داشته شد.
حامی مالی
این پژوهش بخشی از رساله دکتری نویسنده اول در گروه سالمندی، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران بود.
مشارکت نویسندگان
مفهومپردازی: زهرا علیاکبرزاده آرانی، نسیبه زنجری؛ روششناسی: زهرا علیاکبرزاده آرانی، نسیبه زنجری، مهشید فروغان، غلامرضا قائدامینی هارونی؛ تحقیق و نگارش پیشنویس اصلی: زهرا علیاکبرزاده آرانی؛ نگارش، نقد و تدوین: زهرا علیاکبرزاده آرانی، نسیبه زنجری، احمد دلبری. سرپرست: نسیبه زنجری، احمد دلبری؛ بررسی و نهاییسازی مقاله: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.