مقدمه
سرعت رشد جمعیت افراد بالای60 سال در جهان بیش از سرعت رشد کل جمعیت جهان است؛ به این معنا که در آینده نزدیک سالمندان سهم زیادی از جمعیت را به خود اختصاص میدهند [1]. شیب سالمندی در ایران نیز بسیار شدید است و در سال٢٠٣٠ با نرخ شدیدی از جمعیت سالمندان روبهرو خواهیم شد [2]. این افزایش جمعیت، چالشها و نیازهایی را در حوزههای مختلف به وجود آورده است. در بعد سلامت جسمانی، پیشرفتهای قابلتوجهی حاصل شده، اما به چالشهای بعد روانیاجتماعی سلامت کمتر توجه شده است.
طبق مطالعات مهمترین نیازهای سالمندان در بعد روانی شامل بهزیستی عاطفی، عملکرد شناختی، عزت نفس، استقلال و یافتن هدف یا رضایت از رویدادهای زندگی و در بعد اجتماعی، حفظ روابط با اعضای خانواده یا دوستان ازطریق تماس منظم یا شرکت در فعالیتهای اجتماعی است [3].
مطالعهای در سـال 2018 نشان داد شیوع افسردگی در سالمندان در بازه زمانی 2001 تا 2015 حدود 43درصد بوده است [4]. همچنین یکی از مسائل مهم از بعد اجتماعی، شیوع خشونت علیه سالمندان است که در کشورهای با درآمد بالا یا متوسط در بین 2/2 تا 14درصد متغیر است [5]. همچنین اظهار خشونت تجربهشده توسط سالمندان، بهویژه خشونت روانی در ایران خیلی بیشتر از حد انتظار گزارش شده است [6].
از سوی دیگر تحقیقات نشان میدهند توجه به سلامت روانی و اجتماعی بار سیستمهای مراقبتهای بهداشتی را کاهش میدهد و زمانی که سالمندان احساس رضایت ذهنی، حمایت و ارتباط میکنند، کمتر به بیماریهای مزمن مبتلا میشوند و یا به مداخلات پزشکی نیاز دارند [7].
درعینحال همه سالمندان دارای نیازهای یکسانی نیستند. گروهی از سالمندان، ساکن جامعه هستند و بهطور مستقل در منازل خود زندگی میکنند و اغلب مراقبت و حمایت سازمانیافتهای دریافت نمیکنند و نیازهای روانی و اجتماعی آنها چندان مورد کاوش قرار نگرفته است. علاوهبراین در ایران مسائلی وجود دارد که ممکن است مانع برآوردن نیازهای روانیاجتماعی سالمندان شود، مثل موانع مربوط به سیستم مراقبتهای بهداشتی برای سالمندان، مشکلات مالی، کمبود قوانین پشتیبان حقوق سالمندان، پوشش ناکافی رفاهی و بیمهای، ضعف و عدم کارایی نهادهای مردمی [8].
با به رسمیت شناختن جنبههای روانی و اجتماعی سلامت، میتوان اطمینان حاصل کرد سالمندان از حمایتهای متناسب با افزایش نیازهایشان در این حوزهها برخوردار شوند. این مطالعه به بررسی و واکاوی نیازهای روانیاجتماعی سالمندان ساکن در جامعه در شهر کرمان، بهعنوان یکی از شهرهای پرجمعیت و با جمعیت زیاد سالمندان پرداخته است.
روش مطالعه
این پژوهش، کیفی و از نوع تحلیل محتوای قراردادی است که با هدف شناخت نیازهای روانیاجتماعی سالمندان ساکنِ جامعه شهر کرمان در سال 1402 و در مناطق مختلف شهری انجام گرفته است. 25 مشارکتکننده در این محیط بهصورت هدفمند و با حداکثر تنوع از محیطهای مختلف انتخاب شدند که علاوه بر 16 سالمند، 9 نفر از افرادی که دارای تخصص و تجربه مدیریتی و سیاستگذاری در این حوزه بودند نیز انتخاب شدند. در ادامه برای جمعآوری دادهها با هدف استفاده از راهبرد تلفیقی ، با یک گروه متمرکز 5 نفره از سالمندان، حدود 90 دقیقه نیز بحث شد. مصاحبهکننده با معرفی خود و بیان هدف مطالعه و کسب رضایت فرد برای شرکت در مصاحبه، شروع به مصاحبه با سؤال اصلی تحقیق میکرد و مصاحبهها ضبط میشد. سعی میشد مصاحبه در مکانی بهدور از سایر افراد انجام شود. انجام مصاحبهها تا مرحله اشباع دادهها ادامه داشت. دادهها ازطریق مصاحبههای نیمهساختاریافته و عمیق جمعآوری شدند. تحلیل دادهها براساس تحلیل محتوای قراردادی [9] انجام شد. برای استحکام دادهها از روش گوبا و لینکلن استفاده شدکه 4 شاخص را بهعنوان زیرمجموعه دقت ذکر میکنند [10]. برای اعتبارپذیری، از تکنیک تلفیق در روش جمعآوری دادهها استفاده شد و به این منظور از مصاحبه فردی و از گروه متمرکز برای جمعآوری دادهها استفاده شد. همچنین از تلفیق منابع برای رسیدن به حداکثر تنوع، در جمعآوری داده استفاده شد و از هر گروهی نمایندگانی جهت مصاحبه انتخاب شدند. همچنین در مصاحبه با خبرگان سعی شد هم از متخصص سالمندشناسی و هم از مددکار اجتماعی استفاده شود و درواقع از مثلثسازی در پژوهشگر برای اعتبارپذیری استفاده شد. در خصوص انتقالپذیری دادهها، در متن، توصیف روشنی از بستر، نحوه انتخاب و ویژگیهای مشارکتکنندگان، جمعآوری داده و فرایند تحلیل ارائه شد که این جزئیات کمک میکند یافتههای این مطالعه با توجه به بستر قابلانتقال باشد. در خصوص تأییدپذیری، از ممیزی خارجی استفاده شد. استخراج کدها توسط 2 محقق انجام شد. در خصوص اعتمادپذیری و یا قابلیت ثبات سعی شد از طولانی شدن زمان جمعآوری دادهها (انجام مصاحبهها) تا حد امکان خودداری شود. جمعآوری دادهها در حدود 2 ماه، یعنی از اوایل مرداد ماه تا اواخر شهریور ماه 1402 به طول انجامید. همچنین از همه مشارکتکنندگان راجع به یک موضوع و در قالب یک سؤال کلی پرسیده شد: شما بهعنوان یک سالمند در این دوره سنی چه نیازهایی در حوزه روانیاجتماعی احساس میکنید؟ منتها سعی شد در هنگام مصاحبه با سالمندان سؤال به گونهای پرسیده شود که مصداقهای بیشتری را دربر بگیرد؛ به جهت اینکه مصاحبه عمیقتری انجام شود. همچنین به بررسی مداوم دادهها و ارتباط طولانی با دادهها و بازنگری چندتحلیل اولیه توسط محقق اول و دوم پرداخته شد.
یافتهها
میانگین سنی سالمندان 71 سال و میانگین سنی خبرگان 53 سال بود (جدول شماره 1) .
با تحلیل مصاحبهها 5 طبقه اصلی و 25 زیرطبقه استخراج شد (جدول شماره 2).
شمولیت اجتماعی و تعالی سالمندی
این مفهوم بیانگر نیاز سالمندان به شرکت فعال در جوامع خود، حفظ اعتبار و ارزش شخصی، تجربه حالات مثبت اجتماعی و فرصت برای ادامه یادگیری و رشد است. مصاحبهشوندگان در ارتباط با این موضوع به 6 مفهوم اصلی تأکید کردند.
حفظ عزت نفس
حفظ عزتنفس به معنای احترام و توجه به ارزشها، انگیزهها و احساسات فرد است و افراد سالمند همچنان باید بهعنوان افراد باارزش و مورد احترام واقع شوند.
اکثریت مصاحبهشوندگان ابراز داشتند که حفظ عزتنفس در این دوران یکی از پارامترهای مهمی است که در جامعه کمتر به آن توجه میشود و معتقد بودند با افزایش سن و محدودیتهای جسمانی و عملکردی، عزت نفس سالمندان کاهش مییابد. در این زمینه یکی از سالمندان بیان کرد:
«افراد مسن خیلی جذب میشوند، وقتی توی مراکز دولتی و یا هر جای دیگه میرن، اونا رو تحویل بگیرن. آدم خودش شرمنده میشه...، میگه این کارمند من رو تحویل گرفته و اگر سربالا جواب بدهند آدم احساس میکنه هیچ عزتی نداره برای دیگران...» (م 8).
نیاز به انجام فعالیتهای معنادار و هدفمند
مفهوم نیاز به انجام فعالیتهای معنادار و هدفمند برای سالمند در مقابل مفهوم روزمرگی است. وقتی فرد سالمند فعالیتهایش نسبت به گذشته به فعالیتهای بیهدف، تکراری و بیمعنی تنزل پیدا میکند، این موضوع میتواند باعث افزایش احساس ناامیدی شود. یکی از مشارکتکنندگان خبره اظهار کرد:
«یکی از المانهای اصلی شادکامی بحث هدفمندی است.سالمندان ما خیلی هدف ندارند، یعنی وقتی سالمند میشن و دیگه کاری ندارن، معمولاً هدف و برنامهریزی برای 60 و 65 سالگی و 70 سالگی به بعدشون ندارند. باید بدونیم چگونه برای سالمند هدف ایجاد کنیم و چگونه بتونیم برنامهریزی کنیم» (م 18).
نیاز به قدرت و استقلال
اکثر مشارکتکنندگان مطالعه اظهار کردند استقلال و عدموابستگی به دیگران و خصوصاً خانواده به آنها اجازه میدهد در تصمیمگیریهای مربوط به زندگی خود مشارکت داشته باشند و این باعث حس مفید بودن و سربار نبودن برای خانواده و اجتماع میشود. یکی از مشارکتکنندگان سالمند بیان کرد:
«توجه باید غیرمستقیم و بهموقع باشد. فرزندان باید اجازه بدن پدر و مادر کار خودشون را خودشون انجام بدن و احساس وابستگی به فرزندان در آنها به وجود نیاد و فکر کنن هنوز قدرت دارن» (م 5).
نیاز به مشارکت و تعاملات اجتماعی
یکی از موارد مهمی که اکثریت مشارکتکنندگان به آن پرداختند، ارتباط و تعامل با سایر افراد جامعه و مخصوصاً همسالان بود. سالمندان همچنان نیاز به شرکت در فعالیتهای اجتماعی، ارتباط با افراد دیگر، شرکت در فعالیتهای جمعی و احساس تعلق به جامعه را دارند. یکی از مشارکتکنندگان سالمندی که تنها نیز زندگی میکرد بیان کرد:
«... اگر یه هم زبون مثل خودم باشه و با هم رفتوآمد میکردیم، خیلی خوب بود. احساس میکنم تمام افسردگی سالمندان مربوط به تنهاییهاشون و بیهمزبونیشون میشه. با وجود یه ندیم (دوست) و همراه خوب روحیه من پیرزن خوب میشه و دائم به دنبال این نیستم که بخوابم» (م 4).
نیاز به خدمات رفاهیتفریحی
از منظر تعدادی از شرکتکنندگان، خدمات رفاهی و تفریحی برای سالمندان ضروری است. این خدمات نهتنها به آنها کمک میکنند تا از دوران سالمندی لذت ببرند و وقت خود را به نحو مناسبی سپری کنند، بلکه باعث حفظ سلامت روانی آنها نیز میشود. یکی از مشارکتکنندگان سالمند در این خصوص بیان کرد:
«شاید نیاز باشه فرزندان فقط با پدر و مادرا صحبت کنن و مثلاً باهاشون برن گردش و تفریح، شام بیرون بخورن و والدین میفهمن که به خاطر اونهاست که پارک رفتن و شام بیرون خوردن. چنین کارایی اونها رو راضیتر میکنه تا اینکه کارهاشون را انجام بدن» (م 16).
نیاز سالمند به آموزش و یادگیری مهارتهای جدید
مشارکتکنندگان درباره سرعت تغییرات در جامعه و نیاز به یادگیری مهارتهای جدید توسط سالمندان اظهار نظر کردند. یکی از سالمندان در این حوزه گفت:
«من نیاز دارم کار با اینترنت و گوشی رو یاد بگیرم. نمیخوام برای یه نوبت پزشک منت بچهم رو بکشم و یا منتظر باشم اون بیاد برام بگیره یا اینکه جایی نرم چون نمیتونم اسنپ بگیرم. نمیخوام منت بچهم رو بکشم که قبض تلفنم رو چرا نمیدی.نمیخوام منتظر باشم تا بچهم من رو ببره بازار، ببره پزشک، نیاز من این شکلیه» (م 15).
زندگی ایمن و آسوده
زندگی ایمن و آسوده، شامل داشتن فضایی آرام و بیخطر برای زندگی، دسترسی راحت به خدمات و مراقبت مناسب و همچنین احساس امنیت و حمایت ازطرف جامعه است. مصاحبهشوندگان در ارتباط با این موضوع به 5 نیاز اصلی در این دوران تأکید کردند.
کاهش ترسهای فراگیر و نگرانیهای دوران سالمندی
برخی از سالمندان مشارکتکننده، بهخصوص سالمندانی که زن بودند، میانگین سنی بالاتری داشتند و تنها زندگی میکردند، یکی از دغدغههای زندگیشان ترس و احساس ناامنی بود که بسیار شرایط آزاردهنده را برای آنها فراهم کرده بود و به تبع آن نیاز به حمایت و همراهی بیشتر اطرافیان داشتند. در این خصوص مشارکتکننده سالمندی عنوان میکرد:
«پریشب دوبار زنگ زدن، هر چی میگم کیه؟ کیه؟ کسی جواب نمیده. باورتون میشه این لامپ بالای سر من، 10، 12 ساله که شب و روز روشنه. از ترسم شبا هم خاموشش نمیکنم.همیشه این چراغ قوه، بالا سرمه، این دفترتلفن بالا سرمه، خب تنهایی یه وقت برای آدم اتفاقی میافته» (م 7).
کاهش تجربه سالمندآزاری
بنابر اظهارات برخی از شرکتکنندگان، تجربه سالمندآزاری که از سوی افراد نزدیک یا حتی از سوی نهادهای مختلف انجام میشود اعتماد آنها را به جامعه کم میکند، باعث انزوای آنها میشود و به آنها فشار روانی تحمیل میکند که خطر جدی آسیبرسانی و رنج را در فرد سالخورده به دنبال دارد. یکی از مشارکتکنندگان خبره اظهار کرد:
«برخی از سالمندان نیاز به مراقب دارن توی منزل و عملاً ما چون مراقب تخصصی و حرفهای و مهارتدیدهای نداریم، غیرمستقیم سالمند آزاری میکنیم. صبح ساعت 8 صبح تا 2 بعدازظهر مراقب کنار سالمند هست، میآیم میبینم مادر دپرسن. میگیم چرا اینجوری هستی میگه 24 ساعت نگام به این دختر بود که چیزی از تو خونه برنداره» (م 18).
نیاز به خدمات روانیاجتماعی در کنار خدمات پزشکی
تعداد زیادی از مشارکتکنندگان معتقد بودند با بالا رفتن سن، در کنار مشکلات جسمی، سالمندان با مشکلاتی، مانند افسردگی و اضطراب مواجه میشوند که نیاز به خدمات تخصصی دارند. یک نفر از خبرگان این حوزه گفت:
«ما الآن اتفاقاً یکی از چالشهامون با بهزیستی تو مراکز روزانه همینه. مثلاً مددکار اجتماعی و یا روانشناس فقط هفتهای یکی دو روز میتونه کمک کنه. توی اکثر کشورها که نگاه میکنیم میبینیم خدمات روانیاجتماعی نقش بسیار پر رنگی داره، چرا؟ چون شما توی هرکدوم از آیتمها، چه توی ارزیابی، چه توی فرایند تشخیصی چه در فرایند درمان، میبینید که اگر یک کارشناس حوزه روان و یا اجتماعی نباشه درمانتون ناقص میشه» (م 19).
مناسبسازی فیزیکی و اجتماعی محیط
مناسبسازی فیزیکی و اجتماعی محیط، اولین اصل مشارکت و ورود سالمند به جامعه است، یعنی شرایطی که سالمندان بتوانند بهطور مستقل به خدمات دسترسی داشته باشند و از فرصتهای اجتماعی برای تعامل با افراد جامعه استفاده کنند. یکی از سالمندان معتقد بود:
«من الآن زانو ندارم. همین مشکل پلهها رو توی تمام مراکز دولتی و خصوصی دارین. پس من برای چی باید برم وقتی میبینم پلهها اینجوری هستن. خودم یه بار میخواستم بخورم زمین. الآن وقتی این پلهها رو نگاه میکنم اصلاً ریسک نمیکنم بالا برم. نه زانوشو دارم، نه اصلاً تعادلشو دارم. ترسشو دارم که هر لحظه بخورم زمین تعادلمو از دست بدم. اون موقع چی؟ شکستگی استخوان لگن، حالا این مسیر رو بگیر برو تا 5، 6 سال دیگه تا دیگه خوب بشی» (م 9).
حمایت خانواده
حمایت خانواده برای سالمندان به معنای فراهم کردن حمایت، مراقبت و ارتباطات اجتماعی است که ازطریق خانواده به افراد سالمند ارائه میشود. یکی از سالمندان در این خصوص معتقد بود:
«پدر و مادرها چون قبلاً زندگیشان معطوف به فرزندان و بچهها بوده الآن توقع توجه دارند، از طرفی بچهها هم زندگی و دغدغههای خودشون رو دارن و فرصت ندارن، ولی در هر صورت مادر و پدرها چشمشون به فرزندشون هست و نه یه غریبه» (م 3).
کاهش مشکلات ساختاری
اهمیت توجه به کاهش مشکلات ساختاری میتواند به بهبود عملکرد سیستمهای حمایتی برای سالمندان کمک کند؛ مثل اصلاح قوانین و مقررات، به نحوی که نیازها و حقوق سالمندان در آن در نظر گرفته شود و یا فراهم کردن خدمات موردنیاز سالمندان در یک مکان مشترک جهت دسترسی آسان و جامع به خدمات. مصاحبهشوندگان در ارتباط با این موضوع بر 6 مفهوم اصلی تأکید کردند:
توجه به ملاحظات سالمندی در قوانین
در ابتدای فرایند تدوین یا اصلاح قوانین و مقررات، بایستی مشکلات و نیازهای سالمندان در نظر گرفته و از آنها حمایت شود تا از حقوق آنها به نحو مناسب محافظت شود. یکی از خبرگان مشارکتکننده بیان کرد:
«شما برید یک دور برنامه هفتم توسعه رو مطالعه کنید ببینید چند تا کلمه سالمندی رو توش میبینید؟ هیچی. من رفتم خوندمش هیچجا نیست، داری برای کی برنامهریزی میکنی؟ شما تو سازمان فلان میخوای بگی من دارم برای اینا کار میکنم. کجای برنامه نوشته سالمندان؟» (م 19).
تجمیع خدمات روانیاجتماعی سازمانها
سازمانها، خدماتی در جهت تأمین نیازهای روانی و اجتماعی سالمندان فراهم میکنند و این خدمات درصورتیکه تجمیع، منسجم و یکپارچه ارائه شوند به ایجاد یک جامعه حمایتی برای سالمندان کمک کنند. یکی از خبرگان بیان کرد:
«خیلی از کشورها اومدن مشکل خدمات توزیعشده بین سازمانها رو حل کردن، بهصورت کار تیمی. مثلاً وقتی سالمند در منزل میخوره زمین، بهزیستی باید ورود کنه. نیاز به درمان داره علومپزشکی باید ورود کنه، یعنی شما اومدی مشکل رو شناسایی کردی و برای رفع مشکل منابع رو توزیع کردی. حالا این مشکلات در چه قالب حل شده؟ قانونگذار اومده گفته شورای ملی، استانی و شهری سالمندان. مثل بهزیستی، علومپزشکی، کمیته امداد، شهرداری. پس حالا این موضوع باید اونجا طرح بشه، دوباره میخوره به یک مانع دیگه، چی؟ هماهنگی بینبخشی. بنابراین به نظر میرسه بایستی زنجیره خدمات کامل دیده بشه» (م 21).
ارائه خدمت متناسب با سن
ارائه خدمات و تسهیلات به سالمندان، بایستی با نیازها، وضعیت فیزیولوژیکی، روانی، اجتماعی و فرهنگی آنان سازگار و هماهنگ باشد. بسیاری از مشارکتکنندگان معتقد بودند خدمات موجود در جامعه، متناسب با سن سالمندی طراحی نشدهاند:
«رفتم پیش پزشکم میگم حالم خوب نیست. همهش مریضم یه گوشه خونه افتادم، میگه تو هیچیت نیست. فقط باید از خونه بری بیرون، با دیگران ارتباط بگیری. صبح از خونه میخوام بزنم بیرون، نمیتونم از اتوبوس استفاده کنم. هم شلوغه و هم پله داره، میخوام اسنپ بگیرم بلد نیستم با گوشی کار کنم. میخوام با تاکسی برم، باید 200 متر پیاده برم که برسم سر کوچه. خب وقتی نمیتونم بهراحتی برم بیرون، بازار، پارک، خونه دوستام، موندن تو خونه راحتتر از همه چیه. حداقل این دردسرها رو نداره» (م 3).
نیاز به پیگیری خدمات
پیگیری مستمر نتایج، از اهمیت بالایی برخوردار است. بایستی زنجیره خدمات به سالمند پیگیری شود. همچنین بدون پیگیری منظم، نتایج لازم در خدمات ارائهشده ممکن است دیرتر به نتیجه برسد و یا از دست بروند. یکی از خبرگان اظهار کرد:
«در خصوص بیماران مخصوصاً سالمندان نیاز به پیگیری خدمتی که ارائهشده، است، مثلاً سالمندی که دارو داره مصرف میکنه، ولی داروش رو درست مصرف نمیکنه، یا تمکین دارویی نداره، کی باید کمکش کنه که فرایند درمانش تکمیل شه. چه کسی باید بهش آگاهی بده، چکش کنه و ...» (م 22).
کاهش آسیب از بعد روانیاجتماعی
کاهش آسیب، به معنای پیشگیری از وقوع آسیبهای اجتماعی و روانی است که معمولاً به دنبال وقوع حوادث ناخوشایند و بیماریها برای سالمندان رخ میدهد. یکی از خبرگان بیان کرد:
«بایستی توجه کنیم، به کاهش آسیب یا hard reduction است. پدیده سالمندی که میآد، نیروها کاهش پیدا میکنه، آمادگی برای بیماریها، زمین خوردنها و شکستگیها پیش میآد، اما یه کاری که میتونیم انجام بدیم، کاهش آسیبه؛ یعنی نذاریم خسارات این مسائل در حوزه اجتماعی و روانی برای بیمار زیاد بشه، مثل شکسته شدن و خسارات بعدیش که بیشتر جنبه اجتماعیروانی داره، مثل محدود شدن، کاهش حرکت و دیدار دوستان و ...» (م 24).
خدمات حقوقی
سالمندان در جامعه به موجب شرایط و وضعیت سلامتی و رفاهیشان، نیاز به خدمات حقوقی دارند که در جامعه مغفول مانده و کمتر به آن توجه میشود، یکی از خبرگان بیان کرد:
«خدمات حقوقی که مطالبه نشود، گاه مشکلات روانی را نیز پیش میآورد، مثلاً برای سالمندی که نمیتونه وکیل بگیره و یا حداقل آشنایی حقوقی در این زمینهها نداره؛ برای مالکیتهایش، بیمه، حقوق و درآمد بازنشستگیش و پروندههای دادگاهی مشکلاتی به وجود میآد که خودش توان حل کردنش رو نداره» (م 21).
جامعه آگاه به سالمندی
به معنای جامعهای که از ویژگیها، نیازها، مسائل و ارزشهای سالمندان آگاهی دارد و احترام ویژهای به این گروه از افراد نشان میدهد. مصاحبهشوندگان در ارتباط با این موضوع به 3 نیاز اصلی در این دوران تأکید کردند.
آگاهی جامعه از نیازها و ویژگیهای دوران سالمندی
با آگاهی جامعه از نیازها و ویژگیهای دوران سالمندی، ارائه خدمات آموزشی، اجتماعی، فرهنگی و غیره منطبق با نیازهای سالمندان میشود. مشارکتکنندگان معتقدند عموم مردم جامعه نیاز به آگاهی در این خصوص دارند. بنابراین یکی از خبرگان بیان کرد:
«تسهیلگر و یک کاتالیزور بین سالمند و خانواده، خیلی مهمه. مثلاً خیلی وقتها افراد حتی نمیدانند که اگر سالمندشون آلزایمر داره، اگر فلان رفتار رو انجام میده از سر ناآگاهی هست. هیچ عمد و قصدی نداره و اگر آموزش بدی به خانواده، به مراقب، به پرستار که مثلاً آلزایمر یعنی چی و چه عکسالعملی باید داشته باشیم، به نفع سالمند و جامعه هست» (م 19).
گسترش شناخت مراقبین از سالمندی
آگاهی و شناخت مراقبین از سالمندی منجر به بهبود قابلتوجهی در ارتباطات مراقب و سالمند میشود و میتواند از وقوع مشکلات جلوگیری کند و در جلوگیری از آزار و اذیت سالمندان مؤثر است. در این زمینه یکی از سالمندان بیان کرد:
«اتفاقاً فیلم ارزشمندی در همین خصوص ساخته بودن. فرد سالمندی در ذهن خودش برگشته بود به دوران جوونیش، که ساعت 2 بعدازظهر هر روز به دنبال فرزندش میرفته و از مدرسه میآوردتش منزل، ولی دخترش الآن بزرگ شده بود کنارش هم بود، ولی نمیشناختش، این پدر در حال حاضر ساعت 2 که میشد به هم میریخت که الآن باید بریم دنبال مهری، همسرش خیلی آگاه بود. همسره گفت باشه چشم الآن میگم آژانس بیاد با هم بریم و این آقا آروم میشد همین آگاهی و دانش توی هر زمینهای میتونه اثر بگذاره» (م 2).
نفی سنگرایی
نفی سنیگرایی در خصوص سالمندان به معنای عدم قبول ایدئولوژی یا باوری است که تمایل به تبعیت از دیدگاههای منفی نسبت به افراد سالمند داشته باشد. این نگرش بر از بین بردن تبعیضها و افزایش فرصتها متمرکز است. یکی از سالمندان ابراز کرد:
«من 65 سال از عمرم گذشته، خودم رو انتهای قصه فرض میکنم. مشکلی که ما تو مملکت داریم اینه که اصلاً فرهنگسازی نکردیم که شما 30 سال اخر زندگیت از 60 تا 90 میتونه جذابترین بهترین و لذتبخشترین دوره زندگیتون باشه. این کار رو کشورای پیشرفته کردن ما نکردیم. سالمندان وقتی به 60 میرسن نگاه میکنن به در ورودی ببینن عزرائیل کی میرسه و فقط آمادگی پذیرش اون رو دارن» (م 3).
توجه به مشکلات مضاعف سالمندی
روند پیری همراه با تغییراتی است که میتواند برای فرد مراتب مختلفی از مشکلات ایجاد کند. حال اگر این مرحله از زندگی همراه باشد با مشکلات دیگری از قبیل تنهایی، فقر، بیماری شدید جسمی و غیره، در این شرایط مشکلات فرد چندین برابر افزایش پیدا میکند که میتواند بر کیفیت زندگی تأثیرات منفی برجای بگذارد. مصاحبهشوندگان در ارتباط با این موضوع به 4 نیاز اصلی در این دوران تأکید کردند.
کاهش تنهایی مضاعفکننده مشکلات دوران سالمندی
تعداد کثیری از مشارکتکنندگان مطالعه معتقد بودند دوران سالمندی سخت است، ولی سالمندی که تنها زندگی میکند دوران بسیار سختتری را پشت سر میگذارد و میتواند منجر به افسردگی و افزایش استرس شود و ممکن است احساس کنند که حمایت روانی و اجتماعی کمتری دارند. یکی از خبرگان ابراز کرد:
«فرد سالمند آسیبپذیره، یهسری سالمند هم داریم که تنهان و آسیب پیذیرترینن، یعنی ما باید حواسمون باشه وقتی داریم خدمات میدیم وقتی یک نفر سالمنده، میشه آسیبپذیر. وقتی یه نفر میشه زن روستایی سالمند تنها، این دیگه میشه آسیبپذیرترین. یعنی قاعدتاً این دیگه خیلی آسیبپذیره و این آسیبهاش چند برابره» (م 21).
کاهش مشکلات اقتصادی دوران سالمندی
مشکلات اقتصادی ازنظر بسیاری از مشارکتکنندگان، شرایط دوران سالمندی را خیلی سختتر میکند. بهطوریکه روی همه ابعاد سلامت میتواند تأثیر منفی مستقیم بگذارد و آنها با مشکلاتی همچون دسترسی محدود به خدمات پزشکی، مسکن مناسب، غذای کافی و سایر نیازهای پایهای روبهرو شوند در این خصوص یکی از سالمندان مطالعه بیان کرد:
«همسایه من میگه دیگه پول ندارم دوا درمون کنم مجبورم نصف حقوق بازنشستگیم رو بدم به پسرم که مهریه زنش رو بتونه بده» (م 5)
مدیریت بیماریهای جسمی تشدیدکننده مشکلات روانیاجتماعی
مشارکتکنندگان مطالعه معتقد بودند اگر بیماریهای فیزیولوژی دوران سالمندی مدیریت و مرتفع نشوند، بر روی تمامی ابعاد سلامت بهخصوص سلامت روانی و اجتماعی سالمند اثر سوء میگذارد و شرایط جسمانی سالمند را نیز بدتر از پیش میکند. یکی از سالمندان ابراز کرد:
«همسایهم مریضه و حال خوبی نداره، همیشه خودش بهم میگه: آرزو میکنم خدا شفایی از اون دنیا بهم بده دیگه موندن تو این دنیا برام لذت نداره از بس دارم درد میکشم. از هیچی لذت نمیبرم، نه دوست دارم برم بیرون، نه دوست دارم بچههام بیان پیشم، نه دوست دارم برم مسافرت» (م 3).
گسترش نیاز به مراقب در منزل با افزایش مشکلات جسمی
مشارکتکنندگان بر لزوم مراقبت از سالمندانی که مشکلات جسمانی شدیدی داشتند، اتفاق نظر داشتند و معتقد بودند اگر سالمند در منزل مراقب نداشته باشد، سایر هزینههای او و دولت افزایش پیدا میکند. یکی از سالمندان بیان کرد:
«من 30 سال برای این جامعه زحمت کشیدم. من کشاورز بودم، یکی معلم بوده. ما اینجا زحمت کشیدیم 30 سال و الآن ما بهعنوان فرزند این دولت هستیم. نباید ما رو رها کنه، باید از ما حمایت کنه. یکی رو بگذاره توی خونه من که از من پرستاری کنه. من دیگه خودم نمیتونم کارهام رو انجام بدم. بهجای اینکه من برم بیمارستان و کلی هزینه برام بشه، بهتره توی همین خونه از من نگهداری بشه» (م 8).
بحث
روند رو به افزایش سالمندی نیازهایی را در جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و روانشناختی ایجاد میکند، اما به نیازهای روانیاجتماعی سالمندان، بهخصوص سالمندان ساکن جامعه، به اندازه نیازهای جسمانی آنها، اهمیت داده نشده است. در این مطالعه نیز مشخص شد به نیازهای روانیاجتماعی سالمندان شهر کرمان کمتر پاسخ داده شده است. درصورتیکه این نیازها، نیازهای فراگیر جامعه سالمندی هستند.
طبق مطالعات، سالمندان به دلیل پایان دوران اشتغال، تغییر در ساختار خانوادهها و فراموشی سنتها، با کاهش تعامل با جامعه روبهرو هستند و بیشازپیش احساس طردشدگی کرده و در معرض خطرات روحی و روانی فزایندهای قرار دارند [11]. درعینحال بسیاری از آنها در تلاش برای داشتن معنا در زندگی هستند. آنها در تعامل با دیگران و حتی با خارج شدن از منزل برای انجام امور روزمره، احساس مفیدبودن میکنند و معنای زندگی برای آنها ارتقا مییابد [12]. همچنین طبق نتایج مطالعهای عدم مشارکت سالمندان در فعالیتهای اجتماعی بهطور قابلتوجهی با افزایش بیماری و مرگومیر مرتبط است و میزان شرکت در فعالیتهای اوقات فراغت بالاترین تأثیر رگرسیونی را بر رضایت از سالمندی داشته است [13، 14].
یکی از مسائل دیگر سالمندان، سوءاستفاده و آزار و اذیت آنها است. در سطح جهان تقریباً از هر 6 نفر، 1 نفر حداقل 1 نوع سالمندآزاری را تجربه میکند [15]. مطالعهای شیوع بالای سوءاستفاده از سالمندان را گزارش کرد: 47 درصد سوءاستفاده فیزیکی؛ 44/7 درصد عدم ملاقات؛ 49 درصد شرایط نامناسب زندگی و 35 درصد سرقت [16]. در ایران نیز طبق مطالعهای در سال 1399، بیش از نیمی از سالمندان، انواع سالمندآزاری را به شکلهای غیررسمی گزارش کردند [17].
یکی از مواردی که ورود سالمند را به جامعه کم میکند طراحی فضاهای شهری نامناسب است. طبق پژوهشی در انگلستان، سالمندان از بیرون رفتن لذت میبرند، ولی برای بیرون رفتن نگرانیهایی از قبیل ترس از زمین خوردن، تصادف با دوچرخه در پیادهرو، شیبهای تند و خدمات اتوبوسرانی ضعیف دارند [18].
همچنین ساماندهی امور سالمندان پشتوانه قانونی کافی ندارد و براساس اصل ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دولت مکلف است خدمات و حمایتهای لازم را برای سالمندان فراهم آورد [19]. مطالعات نشان میدهند سلامت روانیاجتماعی متأثر از سلامت جسمانی نیز هست؛ بیش از 55 درصد از تمام جراحیهای پیوند عروق کرونر بر روی سالمندان انجام میشود و آنها بعد از این جراحی بیشترین عوارض را در حوزه روانیاجتماعی دارند؛ ازجمله انزوای اجتماعی، بستری طولانیتر، افسردگی بیشتر، بستری مجدد بیشتر و نتایج عملکردی ضعیفتر [20].
همچنین آگاهی افراد جامعه از ویژگیهای دوران سالمندی و گسترش برنامههای آموزشی میتواند به کاهش پیشداوریها، تبعیضها و تحقیرها علیه سالمندان کمک کند [21، 22].
در دوران سالمندی پدیده مراقبت فرایندی چالشبرانگیز است. در مطالعه محمدی، تأکید بر آموزش مراقب است. اکثر مراقبتکنندگان آموزش رسمی و مدونی ندیدهاند [23]. متأسفانه مشکلاتی مانند فقر و تنهایی سختی این دوران را افزایش دهد. تنهایی در سالمندان بهعنوان یک مشکل بهداشتی رسیدگینشده، شناسایی شده و اثرات منفی آن بر کیفیت زندگی، شناخت، سلامت ذهنی، استرس و افسردگی، ناتوانی و بیماریهای قلبیعروقی مطالعه شده است [22]. در مطالعهای دیگر، فقر سالمندان میتواند باعث کاهش دسترسی به خدمات رفاهی و درمانی، تغذیه سالم، تکنولوژی، فرهنگ و ورزش، کاهش احترام و مشارکت سالمندان شود [24]. همچنین مراقبت از سالمند پرخطر در منزل منجر به حفظ بیشتر استقلال آنها و کاهش هزینههای مربوط به درمان میشود [25].
نتیجهگیری نهایی
باتوجهبه تغییر ساختار هرم سنی جمعیت و افزایش تعداد سالمندان کشور، اصلاحات و بهبود در حمایت از آنها، خصوصاً سالمندان ساکن در جامعه، امری ضروری است. اغلب مشکلات روانی و اجتماعی سالمندانی که در خانههایشان مشغول به زندگی هستند، نسبت به سایر سالمندان، از دید اجتماع نادیده گرفته میشود. نبود حمایت و مراقبت مناسب میتواند به تنهایی، افزایش استرس، افسردگی و افزایش احساس ناراحتی و نارضایتی در این گروه افراد منجر شود. به همین دلیل، بایستی به نیازهای روانی و اجتماعی سالمندان ساکن در جامعه توجه بیشتری کرد، زیرا بهطور مستقیم بر ارتقای کیفیت و رضایت از زندگی آنها تأثیر میگذارد و به نظر میرسد این مسئله مورد توجه قانونگذاران، سیاستگذاران، برنامهریزان و مسئولان قرارگیرد.
مطالعه حاضر دارای محدودیتهایی بود. بخشی از افراد مصاحبهشونده در این مطالعه به دلایل مختلف دردسترس نبودند و امکان دارد در این مطالعه به نظرات آنها کمتر پرداخته شده باشد و این محدودیت میتوانست تأثیری بر تحقیق داشته باشد، ولی محققان به این مسئله فکر کردند و سعی کردند با مصاحبه با افراد جایگزین این مشکل را به حداقل برسانند. همچنین نقش خانواده سالمند در نیازهای روانیاجتماعی پررنگ است که در این مطالعه به این موضوع بهطور مستقیم کمتر پرداخته شده است، هرچند هدف این مطالعه شناسایی نیازهای روانیاجتماعی سالمندان ساکن در جامعه بهطور عام است، ولی به نظر میرسد عمق نقش خانواده در نیازهای روانیاجتماعی به قدری گسترده است که خود میتواند مطالعه مستقلی باشد.
طبق جستوجوی انجامشده، این مطالعه یکی از نخستین مطالعاتی است که با رویکرد کیفی به احصای نیازهای فراگیر روانیاجتماعی سالمندان ساکن جامعه میپردازد، اگرچه مطالعات قبلی نیز کمابیش به این حیطه پرداختهاند، اما باتوجهبه تغییرات ساختاری جامعه سالمندی در سالهای اخیر و تحت تأثیر قرار دادن جامعه ایران، انجام این مطالعه و بهروزرسانی شواهد میتواند کمکی برای سیاستگذاران و مدیران باشد و باعث شناسایی شکافهای خدمتی آنها در تأمین نیازها شود.
در راستای نتایج این مطالعه پیشنهادهای زیر ارائه میشود:
حفظ حقوق و رفاه سالمندان امری بسیار مهم است. اصلاح قوانین جهت حمایت، ساماندهی و نظارت بر وضعیت سالمندان میتواند تضمینکننده زندگی آنها باشد. برنامههایی که بر پایه تأمین نیازهای اساسی، ارتقای سلامت روانی و ارائه خدمات اجتماعی مؤثر باشد، میتواند به بهبود محیط زندگی سالمندان و افزایش کیفیت زندگی آنان منجر شود.
تدوین برنامههای آموزشی برای عموم مردم جهت شناخت بیشتر ویژگیهای سالمندی، میتواند به پوشش مباحث مهمی، مانند مشکلات و چالشهای این دوره زندگی، کمک کند و تأکید بیشتری بر نقش و ارزش سالمندان در جامعه و ترویج فرهنگ احترام نسبت به آنان داشته باشند. بهسازی و مناسبسازی محیط و اجتماع برای سالمندان با هدف ارتقای سطح امنیت فیزیکی و اجتماعی برای آنان و ایجاد فرصتهای شرکت فعال در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی از اهمیت قابلتوجهی برخوردار است. همچنین تدوین بستههای خدمات سلامت روانیاجتماعی سالمندان ساکن جامعه، انجام مطالعاتی با روشهای دیگر مثل گرندد تئوری و با هدف تطابق سازگاری روانیاجتماعی باتوجهبه نیاز سالمندان ساکن در جامعه و تدوین و ارزیابی خدمات سالمندان، میتواند در دستور کار مطالعات آینده قرار گیرد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مطالعه درکمیته اخلاق دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی با کد اخلاق (IR.USWR.REC.1402.026 ) تصویب شده است.
حامی مالی
این تحقیق برگرفته از بخشی از پایاننامه منیره بلوچی دانشجوی دکتری مددکاری اجتماعی در گروه مددکاری اجتماعی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی میباشد و هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
همه نویسندگان بهطور مساوی در مفهومسازی و طراحی مطالعه، جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادهها، تفسیر نتایج و تهیه پیشنویس مقاله مشارکت داشتند. هر نویسنده نسخه نهایی مقاله را برای ارسال تأیید کرد.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از همه سالمندانی که در این مطالعه شرکت کردند تشکر میکنند.