مقدمه
سالمندی دورهای است که با تغییرات فرسایشی تدریجی، پیشرونده و خودبهخودی در بیشتر دستگاهها و عملکردهای فیزیولوژیک بدن همراه است. ازجمله میتوان به تغییر در دستگاههای درگیر در کنترل تعادل اشاره کرد که میتواند سالمندان را در معرض صدمات جدی ناشی از کاهش تعادل ازجمله شکستگیهای استخوانی قرار دهد و جامعه را متحمل هزینههای درمانی بالایی کند. فرایند پیری بیماری محسوب نمیشود، بلکه مرحله گذار در زندگی است که با پیشگیری میتوان از ایجاد مشکلات جلوگیری کرد. در این دوره ازبینرفتن سلولها بیشتر از تکثیر آنهاست و تحلیل عضلات، ضعف، اختلالات عملکردی و کاهش قدرت به وضوح قابل شناسایی است
[1].
یکی از مهمترین اهداف سلامت عمومی، کاهش ناتوانیهای وابسته به افزایش سن در سالمندان است. در این راستا، فعالیت بدنی مقتضی سالمندان ازجمله روشهایی است که میتواند برای پیشگیری، به تأخیر انداختن و یا درمان مشکلات ناشی از فرآیند پیری به کار رود. مسئله افتادن یکی از مسائل مهم نگرانکنندهای است که بین سالخوردگان وجود دارد. از دلایل آن میتوان به کاهش قدرت، انعطافپذیری و استقامت عضلانی اشاره کرد که همگی موجب تغییر الگوهای گامبرداشتن میشوند. یک برنامه تمرینی مناسب با درنظرگرفتن محدودیتهای فیزیولوژیک، جسمانی و حرکتی میتواند افت در چنین حوزههایی را جبران کند. با افزایش سن و رسیدن به سنین پیری، اجرای تکالیف حرکتی روزانه به دلیل تغییرات ذکرشده متفاوت خواهد بود.
در این میان زمان واکنش و زمان پاسخ از عوامل کلیدی و تأثیرگذار بر اجرای این تکالیف است. بهطوریکه در انجام بسیاری از فعالیتهای بدنی همچون فعالیتهای عادی روزمره، رانندگی، راهرفتن، تعادل و کنترل قامت اثرگذار است [
3 ،
2]. زنان سالمند در سنین یائسگی تغییراتی را در سیستم غدد درونریز تجربه میکنند که موجب اختلال در ترشح هورمونهای جنسی و ضعف سیستم عضلانی و اسکلتی میشود. زمان واکنش به عنوان یکی از ویژگیهای زمینهساز کنترل حرکتی بهتر و افزایش بهزیستی در سنین سالمندی است. از اینرو هر مداخلهای که بتواند زمان واکنش را بهبود بخشد برای محققان حائز اهمیت است. پژوهشهای انجامگرفته روی تغییرات مرتبط با سن در زمان واکنش و زمان پاسخ نشان داد از طفولیت تا بیست سالگی زمان واکنش کوتاه تر میشود. تا حدود دهه پنجاه زندگی بهآرامی افزایش مییابد، سپس زوال آن با سرعت بیشتری ادامه مییابد.
در دوران سالمندی عوامل روانیحرکتی همچون سرعت عکسالعمل و تصمیمگیری افت میکند و چاقی و ضعف عضلانی نیز موجب تغییر اینرسی اندام میشود. بنابراین بخشهای پیشحرکتی و حرکتی زمان واکنش مختل می شود [
6-4]. امروزه مشخص شده است که افراد مسن میتوانند با تمرینهای ورزشی سازگار شوند و ظرفیت بدنی خود را توسعه یا بهبود بخشند. از این لحاظ سالمندان در بعضی موارد با جوانان قابل مقایسه هستند.
تحقیقات نشان داده است علل به زمین افتادن سالمندان در دو بخش عوامل داخلی (ضعف عضلات اندام تحتانی، کاهش تعادل، کاهش توانایی ذهنی، کاهش اطلاعات حسی و کندشدن پاسخهای حرکتی) و عوامل خارجی (شرایط محیطی همچون مصرف داروهای رواندرمانی و خوابآور، روشنایی کم محل تردد، ناهمواری سطوح) قرار میگیرند
[4]. برخورداری از زمان واکنش سریعتر برای حفظ تعادل و اجتناب از سقوط در لحظه ازدستدادن پایداری به فرد کمک میکند. چند عامل بر افت زمان واکنش در دوران بزرگسالی تأثیرگذار است. عدم فعالیت بدنی و نداشتن آمادگی جسمانی از این عوامل هستند.
اوکوبو و همکاران (2016) در پژوهشی نشان دادند تمرینهای مرحلهای موجب بهبود زمان واکنش و بهبود تعادل و کاهش افتادن در سالمندان میشود
[5]. نتایج تحقیقات گشویند و همکاران (2015) و پنک و همکاران (2015) نشاندهنده این است که نهتنها ورزش و فعالیت بدنی بر زمان واکنش مؤثر است، بلکه میزان و شدت آن نیز بر زمان واکنش اثرگذار است [
7 ،
6].
گروهی از تحقیقات به بررسی اثر فعالیت ورزشی زیر بیشینه و گرمکردن بر بخشهای مختلف زمان عکسالعمل پرداختهاند و اثرات متناقضی را گزارش کردهاند. در برخی تحقیقات فعالیت بدنی زیر بیشینه با زمان حرکت کوتاهتر و گاهی با زمان پیشحرکتی کوتاهتر گزارش شده است
[6]. لی و همکاران در تحقیقی اثر تمرینهای مقاومتی و چابکی را بر زمان واکنش سالمندان بررسی کردند. آنها گزارش دادند که تمرین باعث کاهش نرخ افتادن در سالمندان میشود که احتمالاً دلیلی بر بهبود زمان واکنش آنهاست
[8].
از میان عوامل محیطی مؤثر در افزایش کیفیت زندگی سالمندان، تغذیه عامل مهم دیگری است. همچنین اجزای رژیم غذایی همچون ویتامینها، مواد معدنی و مکملها نیز میتوانند از طریق رژیم غذایی متنوع در برنامه غذایی سالمندان جای گیرد تا به نحو مقتضی بر عملکرد عصبی و عضلانی و متابولیکی تأثیر بگذارد. در این میان، مصرف کافئین آلکالوئیدی با فرمول شیمیایی C8H10N4O2 باعث سهولت انتقال پیامهای عصبی در دستگاه عصبی سمپاتیک میشود. کافئین بهسرعت از طریق مجاری گوارش جذب میشود و به داخل غشای سلول حرکت میکند و به سرعت وارد سلولها و بافتهای بدن میشود. کبد کافئین (1 و 3 و 7-تریمتیلگزانتین) را متابولیزه میکند و طی واکنشهای آنزیمی متابولیتهای آن یعنی پاراگزانتین (84درصد)، تئوبرومین (12درصد) و تئوفیلین (4درصد) حاصل میشود.
میزان کافئین لازم برای بروز اثرات تحریکی آن، بسته به اندازه بدن و میزان تحمل افراد، از فردی به فرد دیگر متفاوت است. شواهد تحقیقی نشان داده است کافئین بهطور مستقیم باعث تقویت سیستم عصبی مرکزی و افزایش هماهنگی عصب و عضله میشود. مستندات مبتنی بر IRM حاکی از آن است که جریان خون مغزی بهطور مستقیم با میزان دریافت کافئین ارتباط دارد. سونوگرافی داپلر افزایش قابل توجه جریان خون در عروق قدامی و میانی مغز را به دنبال مصرف یکباره 400 میلی گرم کافئین نشان داد. معمولاً ظرف مدت 15 تا 45 دقیقه مقادیر متابولیتهای کافئین در خون افزایش مییابد و طی یک ساعت به حداکثر غلظت خود در خون میرسد. کمتر از یک ساعت پس از مصرف دُز متوسط کافئین، اثر آن ظاهر میشود و پس از 5 ساعت اثر آن از بین میرود
[9].
از دیگر کارکردهای احتمالی کافئین در بهبود فرایندهای ذهنی میتوان به این نکته اشاره کرد که موجب سهولت انتقال پیامهای عصبی در دستگاه عصبی سمپاتیک میشود و همینطور میزان اکسیژنرسانی به سلولهای مغز را افزایش میدهد. درنتیجه، سیستم عصبی مرکزی، هماهنگی عصب و عضله و بهبود زمان واکنش را به دنبال دارد
[9]. بهطورکلی زمان واکنش یکی از ویژگیهایی است که میتواند زمینهساز کنترل حرکتی بهتر و افزایش بهزیستی در دوران سالمندی باشد. از اینرو هر مداخلهای که بتواند زمینه بهبود آن را ایجاد کند برای محققان حائز اهمیت است. از آنجا که با مرور ادبیات تحقیقی سابقهای از آثار مداخلهای تغذیهای و تمرینی در خصوص زمان عکسالعمل در گروههای سنی سالمند مشاهده نشد، در این پژوهش سعی شد با توجه به شرایط سنی و فیزیولوژیک (دوره یائسگی)، وضعیت جسمانی (آتروفی عضلانی) و شناختی (افت زمان واکنش) آزمودنیها به آنها تمرینهای قدرتی تحمل وزن ارائه شود تا تأثیر آن بر زمان واکنش بررسی شود.
روش مطالعه
این تحقیق از نوع نیمهتجربی با طرح تحقیق پیشآزمون و پسآزمون بود. شرکتکنندگان در این پژوهش 43 سالمند زن یائسه غیرفعال در سن 50 تا 65 سال بودند. آزمودنیها به صورت تصادفی از مرکز مشاوه کنترل وزن و سلامت انتخاب شدند. معیارهای ورود به تحقیق عبارت بودند از: شاخص توده بدنی بالای 25، نسبت دور کمر به لگن بالای 90/0، چربی احشایی بالای 90 سانتیمتر مربع، شرایط سالم جسمانی برای اجرای برنامه تمرینی، نداشتن سابقه بیماریهای قلبی و عروقی و سلامت بینایی و شنوایی. آزمودنیها به صورت تصادفی به سه گروه فعال تمرینی (15نفر)، مصرفکننده کافئین (15نفر) و کنترل (13نفر) تقسیم شدند (جدول شماره 1).
قبل از انجام برنامه تمرینی از همه آزمودنیها رضایتنامه گرفته شد. در مرحله پیشآزمون، متغیرهای ترکیب بدن (درصد چربی بدن، نسبت دور کمر به دور لگن، میزان کلی عضلات و عضلات اندام تحتانی) با استفاده از دستگاه تحلیل ترکیب بدن (مدل 9/9 ZENUS) اندازهگیری شد [
10]. زمان واکنش (ساده و انتخابی) از طریق دستگاه واکنشسنج (MOD:RT-787-RAVAN IRJHIZ CO) با دقت 001/0 ثانیه ثبت شد. کوسینسکی (2005) در مطالعهای پایایی این آزمون را 79/0 گزارش کرده است. روایی ملاکی این آزمون نیز در ایران 71/0 گزارش شده است
[9].
برنامه تمرین
آزمودنیها هشت هفته و در هر هفته سه جلسه 75 دقیقهای تمرینها را در نوبت بعدازظهر زیر نظر مربیان آمادگی جسمانی انجام دادند. به دلیل شرایط یائسگی و احتمال وجود پوکی استخوان و بروز شکستگی استخوانی در این افراد، به آزمودنیها تمرینهای تقویتی تحمل وزن (مطابق با وزن بدن خود) ارائه شد. هر جلسه تمرین به چهار قسمت تقسیم شد. مرحله اول گرمکردن (10دقیقه)، مرحله دوم تمرینهای هوازی خیلی سبک به منظور آمادگی برای اجرای تمرینهای تحمل وزن (10 تا 15دقیقه)، مرحله سوم تمرینهای تقویتی و تحمل وزن (45دقیقه) و مرحله آخر سردکردن و بازگشت به حالت اولیه (5 دقیقه) بود. تمرینهای تحمل وزن ابتدا به صورت عمومی و سپس به صورت اختصاصی روی عضلات اندام تحتانی (ران و ساق پا) اجرا شد
[17]. قبل از شروع، طرح به تأیید کمیته اخلاق دانشگاه رسید و از همه آزمودنیها برای شرکت در تحقیق رضایتنامه کتبی گرفته شد.
گرمکردن عمومی شامل حرکات کششی بود و هدف آن افزایش ضربان قلب و دمای بدن به منظور آمادگی عضلات برای انجام تمرین هوازی (راهرفتن و نرمدویدن) بود. پس از انجام تمرین هوازی، تمرینهای تخصصی انجام شد و درپایان حرکات کششی برای سردکردن و بازگشت به حالت اولیه اجرا شد. تمرینهای تحمل وزن در ماه نخست به صورت عمومی و برای تمام عضلات بدن اجرا شد که شامل حرکاتی همچون پرس پا روی زمین، درازونشست ساده (با زانوی خم و زانوی صاف) و سهجانبی، اسکات پویا و ایستا، پلانک، لانژ، هیلاپ، ساید شافل بود.
تمرینهای تحمل وزن در ماه دوم شامل تمرینهای اختصاصی تقویتی برای عضلات اندامهای تحتانی بود. تمرینهای تحمل وزن به گونهای بود که هر حرکت در زمان تعیینشده انجام میشد، سپس به فاصله 5 ثانیه حرکت بعدی انجام میشد. به همین ترتیب چهار نوع حرکت در زمان تعیینشده اجرا و پس از آن به مدت معینی استراحت داده میشد. سپس چهار حرکت دیگر نیز اجرا میشد. در تمرینهای تحمل وزن، هشت مرحله با چهار نوع حرکت و تکرار طی زمان مشخص اجرا میشد. قبل از آغاز مرحله پسآزمون به آزمودنیهای گروه کافئین بهازای هر کیلوگرم از وزن آنها، 2 میلیگرم کافئین (به شکل قهوه ترک) تجویز شد. با توجه به محدوده سنی و وضعیت یائسگی زنان و این موضوع که اثر کافئین به صورت نوشیدنی طی 5 دقیقه آغاز میشود و در مدت نیم ساعت به اوج خود میرسد و حدود 4 تا 5 ساعت ادامه دارد و سپس از خون تصفیه میشود، در این مطالعه 20 دقیقه پس از مصرف کافئین زمان واکنش آزمودنیها ثبت شد. برای تحلیل دادهها از روش آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (تی همبسته و تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی) استفاده شد.
یافتهها
ویژگیهای عمومی آزمودنیها در مراحل پیشآزمون و پسآزمون در جدول شماره 2 مشاهده میشود. نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه در پیشآزمون اختلاف معناداری را در میزان کلی عضلات (33/0=P، 77/0F=) و میزان عضلات اندام تحتانی نشان نداد (91/0=P، 88/0F=). از اینرو به منظور دقت در تشخیص میزان تغییر احتمالی گروهها در این دو عامل از آزمون تی همبسته استفاده شد. میزان عضلات کل بدن در گروهی که تمرینهای تحمل وزن انجام داده بودند، بهطور معناداری بهبود یافته بود (68/2-t=، 14df=، 008/0P=). از سوی دیگر میزان عضلات اندام تحتانی سالمندان گروه تمرینی نیز بهطور معناداری بهبود یافته بود (16/3-t=، 14df=، 003/0P=). بین گروههای کافئین و کنترل در پیشآزمون و پسآزمون اختلاف معناداری وجود نداشت.
نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه در پیشآزمون نشان داد بین زمان واکنش ساده و انتخابی آزمودنیها در مرحله پیشآزمون تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0≤P). همچنین در محاسبه اندازه اثر، مقدار اتای بهدستآمده به ترتیب برابر با 75/0 و 92/0بود. همانطور که در جدول شماره 3 مشاهده میشود اختلاف میانگین پسآزمون و پیشآزمون در زمان واکنش ساده (نور) و انتخابی آزمودنیها معنادار بود. سپس از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد که نتایج آن در تصویر شماره 1 و 2 قابل مشاهده است.
همانطور که در تصویر شماره 1 و 2 مشاهده میشود در مرحله پسآزمون تمرینهای تحمل وزن در مورد زمان واکنش ساده (نور) و زمان واکنش انتخابی معنادار بود، اما در مورد زمان واکنش ساده (صدا) معنادار نبود (بهترتیب 003/0=P، 003/0=P، 09/0=P). همچنین مشخص شد مصرف یکبار کافئین با غلظت 2 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن آزمودنیها بر زمان واکنش آنها تأثیری نداشت (12/0=P). در محاسبه اندازه اثر، مقدار اتای بهدستآمده به ترتیب 63/0 و 78/0است.
بحث
تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثر هشت هفته تمرینهای تحمل وزن اندام تحتانی و مصرف حاد کافئین بر زمان واکنش زنان یائسه سالمند انجام گرفته است. تحقیقات بسیاری درباره سرعت پردازش اطلاعات با استفاده از سنجش زمان واکنش روی سالمندان صورت گرفته است در این تحقیقات نتایج مختلفی گزارش شده است. اختلاف در نتایج بهدستآمده ناشی از عوامل بسیاری است که زمان واکنش را تحت تأثیر قرار میدهد. هنگامی که پژوهش درباره سالمندان انجام میشود، میزان عوامل مخلّّل و تأثیرگذاری آنها بیشتر میشود. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که متغیرهای زمان واکنش ساده (نور) و زمان واکنش انتخابی گروه تمرینی پس از اعمال مداخله تمرینی تفاوت معناداری داشتند، اما در مورد زمان واکنش ساده (صدا) تفاوت معناداری وجود نداشت. به نحوی که تمرین موجب بهبود در زمان واکنش آزمودنیها میشود. در توجیه این نتیجه میتوان اظهار داشت که زمان واکنش ساده (صدا) در سالمندان به نسبت زمان واکنش ساده (نور) به علت تضعیف بیشتر آستانه شنوایی در قیاس با قدرت بینایی بیشتر تحت تأثیر قرار گرفته
[2] و در زمان واکنش ساده (صدا) نیز تغییری مشاهده نشده است.
از طرف دیگر، در گروههای کافئین و کنترل تفاوت معناداری در زمان واکنش آزمودنیها مشاهده نشد. نتایج پژوهش حاضر با نتایج تحقیق خضری و همکاران (2014) و گلدشتاین و همکاران (2010) مطابقت دارد [
11 ،
2]. یافتههای این پژوهش با تحقیق پانتون و همکاران (1990) که گزارش کردند تمرین باعث بهبود زمان واکنش نمیشود همخوانی ندارد
[12]. این تناقضها را میتوان ناشی از کوتاهمدت بودن تمرینها، ماهیت برنامه، تعداد جلسههای تمرین، تفاوت در سطح آمادگی، سن و جنس آزمودنیها دانست.
از علل عدم تفاوت معنادار زمان واکنش ساده (صدا) بین گروه فعال و کافئین در پژوهش حاضر میتوان به عدم تمرکز لازم در سالمندان و این موضوع که آستانه شنوایی سالمندان بیش از بینایی تحت تأثیر قرار میگیرد اشاره کرد
[13]. نتایج این تحقیق در خصوص اثربخشی کافئین بر زمان عکسالعمل با پژوهشهای گلدشتاین و همکاران (2010) ناهمسو بود. آنها عنوان کردند کافئین میتواند اثرات نیروزایی خود را از طریق تأخیر در خستگی، افزایش تمرکز و هوشیاری، افزایش فراخوانی اسیدهای چرب، افزایش رهایی کلسیم از شبکه سارکوپلاسمی و بهبود انقباضپذیری عضله اسکلتی بر کاهش زمان واکنش ایجاد نماید.
یکی از دلایل احتمالی تفاوت در نتایج میتواند به دامنه سنی آزمودنیهای تحقیق مرتبط باشد. یکی از دلایل احتمالی برای معنادارنبودن اثر کافئین بر زمان واکنش در گروه کافئین میتواند کمتربودن دُز کافئین تجویزشده به سالمندان نسبت به میزان دُز مؤثر بر کاهش زمان واکنش برای پیشگیری از بروز اثرات سوء آن در سنین سالمندی، داشتن آستانه تحملپذیری متفاوت بین افراد، تداخل تغذیهای کافئین با مواد غذایی صرفشده پیش از انجام آزمایش زمان واکنش در مرحله پسآزمون باشد. از طرف دیگر، طبق پژوهش چارچ (2015) کافئین تنها بر زمان واکنش و احساس شخصی مصرف کنندگان دائمی تأثیر دارد و بر عملکرد شناختی آنها تأثیری ندارد. همچنین بر زمان واکنش مصرفکنندگان غیردائمی تأثیر ندارد. این یافته با نتایج تحقیق حاضر همسو است
[14].
در خصوص بهبود زمان عکسالعمل در گروه تمرین میتوان خاطرنشان کرد که تمرینهای تحمل وزن منجر به افزایش اتساع عروق خونی و افزایش تعداد سیناپسهای عصبی در آنها میشود که این موارد موجبات بهبود زمان واکنش را ایجاد میکنند. از طرف دیگر، انجام تمرینهای هوازی و تحمل وزن به ترتیب با کاهش توده چربی و افزایش توده بدون چربی میتواند رویکرد مناسبی برای افراد مسن به منظور جبران کاهش سرعت فرایندهای پردازش اطلاعات باشد.
تحقیقات نشان دادهاند فعالیت بدنی در سالمندان، گردش خون دستگاه عصبی مرکزی را بیشتر میکند و باعث طول عمر بهینه سلولهای مغزی و پردازش اطلاعات کاراتر و سریعتر میشود که عامل مهمی در کاهش زمان واکنش است
[11]. تمرین بدنی به علت تحریک متابولیسم و افزایش تنفس و گردش خون بهترین راهکار برای جلوگیری از پیرشدن سلولهای مغزی است. از سوی دیگر، فعالیت جسمانی باعث گردش خون بیشتر و سریعتر در اندامها میشود و دمای محیطی را افزایش میدهد. همچنین باعث میشود عضلات سریعتر و با قدرت بیشتری منقبض شوند و اندامهای مجری حرکت واکنش سریعتری داشته باشند، درنتیجه، عملکردشان بهبود مییابد.
در ادبیات نظری مرتبط با زمان واکنش بیان شده است که ورزش و فعالیت بدنی باعث تسریع زمان واکنش و افزایش سرعت پردازش (شناسایی محرک و انتخاب پاسخ و برنامهریزی پاسخ) میشود که با نتایج تحقیق حاضر همخوانی دارد. شواهد بهدستآمده از تحقیقات قبلی نشان میدهد فعالیت ورزشی موجب پیشبرد شکلپذیری نورونی مغز میشود که با افزایش عوامل نوروتروفیکی ناشی از فعالیت ورزشی در ارتباط است، ولی سازوکار عمل آن هنوز بهطور کامل شناخته نشده است. درنتیجه نقش تنظیم افزایش عامل نورونزایی مشتقشده از مغز ناشی از فعالیت ورزشی در کنار برخی دیگر از عوامل درگیر در فرایند ترشح عامل نورونزایی مشتقشده از مغز همچون 2-FGI و 3-PB2-HGI احتمالاً به افزایش مقاومت مغز در مقابل تخریب و استحاله نورونی ناشی از افزایش سن کمک میکند
[15].
با افزایش سن تعداد تارهای عصبی کارکردی و تارهای عضلانی که عصبرسانی میکنند (واحد حرکتی) کاهش مییابد. همچنین با افزایش سن تعداد تارهای عضلانی تندانقباض نیز کاهش مییابد. این عوامل باعث کندشدن عملکرد حرکتی میشوند، بهویژه حرکاتی که نیازمند پاسخهای حرکتی سریع هستند. تحقیقات نشان دادهاند فعالیت بدنی و داشتن زندگی فعال در دوره سالمندی اُفتهای عضلانی را کاهش میدهد و عملکرد حرکتی را بهبود میبخشد. فرضیه «اولین صادره از آخرین وارده» کندشدن حرکات با افزایش سن و رسیدن به دوران پیری را تا حدی توجیه میکند
[2].
در میان عوامل متعدد اثرگذار بر زمان واکنش، احتمالاً تعامل محرک پاسخ بیشترین تأثیر را دارد. آشنابودن محرک و خودکاربودن پاسخ، زمان واکنش را تحت تأثیر قرار میدهد و وقتی هر دو به صورت همزمان اعمال شوند زمان واکنش کاهش می یابد. در همین راستا، تمرینهای هدفمند موجب پُرآموزی میشود و سیستم بینایی را تقویت میکند. این عامل میتواند زمان عکسالعمل را بهبود بخشد که این امر با تسهیل در فرایندهای عصبی عضلانی مهیا میشود.
برنامه تمرینی پژوهش حاضر به گونه ای بود که متعاقب تمرینهای هوازی اولیه برای آمادهسازی و گرم شدن، تمرینهای تحمل وزن ابتدا به صورت عمومی و سپس به صورت اختصاصی روی عضلات اندام تحتانی (ران و ساق پا) اجرا میشد. اندامهای تحتانی عضلات درشتی دارد و درنتیجه شریان آن قطورتر است. انجام تمرینهای هوازی باعث افزایش اتساع عروق خونی و انجام تمرینهای تحمل وزن باعث افزایش توده عضلانی میشود. درنتیجه متابولیسم و دمای اندام تحتانی افزایش مییابد که عامل بهبود زمان واکنش است. بدین شکل که تولید دمای کافی درنتیجه افزایش گردش خون اندامهای تحتانی باعث هدایت سریع تکانههای عصبی به عضلات میشود. بدین ترتیب بر بخشهای محیطی زمان واکنش اثر میگذارد.
در خصوص مکانیسم عمل و سازوکارهای بهبود زمان عکسالعمل میتوان به این نکته اشاره کرد که تمرین و حرکت به پُربارسازی تولید و عملکرد انتقالدهندههای عصبی در مغز میانجامد و از طرف دیگر، تمرین و فعالیت بدنی سطح اکسیداسیون بافت را افزایش میدهد. اکسیژن نقش مهمی در متابولیسم انرژی در سیستم عصبی مرکزی دارد که طبعاً باعث میشود تا سالمند فعال در مقایسه با افراد غیرفعال عملکرد ذهنی و شناختی و حرکتی بهتری داشته باشد. اندرسون و هنریکسون با استفاده از روش بیوپسی، برشهایی از بافت عضله قبل و بعد از یک دوره تمرین هوازی را بررسی کردند و افزایش 20درصدی را در چگالی مویرگی نشان دادند. به علاوه، آنان افزایش 16درصد در توان هوازی و افزایش 40درصدی در فعالیت آنزیمهای منتخب میتوکندریایی را گزارش کردند. افزایش چگالی مویرگی باعث میشود ظرفیتهای بیشینه جریان خون عضله افزایش و توزیع مجدد خون درون عضله بهبود یابد
[16].
ضعف جسمانی، کاهش حافظه و عملکرد شناختی، کاهش سرعت پردازش اطلاعات، افت سیستم اعصاب مرکزی، اختلال در سیستم دریافتکننده اطلاعات حسی و سیستم عضلانی و درنتیجه افزایش زمان واکنش به خصوص بخش پیشحرکتی بیشتر از آنکه پیامدهای بیولوژیکی و فیزیولوژیکی دوران سالمندی باشد، صرفاً ازعواقب بیتحرکی است. لذا حفظ شیوه فعال در زندگی باید بر فرایندهای مرکزی اثرگذار باشد. بنابراین میتوان گفت که تمرینهای تحمل وزن میتواند به عنوان روش تمرینی ایمن و مؤثر در بهبود عملکرد و پردازشهای شناختی سالمندان مدنظر قرار گیرد.
نتیجهگیری نهایی
نتایج بهدستآمده از اجرای هشت هفته تمرین تحمل وزن اندام تحتانی و مصرف حاد کافئین نشان داد زمان واکنش ساده (نور) در زنان یائسه بهبود داشت، درحالیکه زمان واکنش ساده (صدا) تغییری نداشت. تمرینهای تحمل وزن از طریق تغییرات مثبت فیزیولوژیکی و افزایش توده عضلانی و درنتیجه افزایش متابولیسم و دمای اندام تحتانی، زمان واکنش سالمندان را بهبود میبخشد.
تحقیق حاضر محددیتهایی داشت که میتوان به اندازه نمونه کوچک و عدم کنترل دقیق رفتار غذایی آزمودنیها در شرایط آزمایشگاهی اشاره کرد که موجب میشود تا تحقیقات بیشتری در این خصوص با انواع متنوعتری از مواد غذایی کافییندار انجام شود. همچنین پیشنهاد میشود درباره سایر عوامل مؤثر بر زمان واکنش مانند عوامل روانی (استرس و اضطراب و افسردگی) و قابلیت پیشبینی تحقیقاتی صورت گیرد.
تشکر و قدردانی
در پایان، از تمام افرادی که در این پژوهش ما را یاری دادند تشکر و قدردانی میشود. این مقاله حامی مالی ندارد.
[1]Sadeghi H, Hemati Nezhad MA, Baghban M. [The effect of endurance training on a few kinematics parameters ingait of non-active elderly people (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2009; 4(1):62-69.
[2]Khezri A, Arab Ameri E, Hemayattalab R, Ebrahimi R. [The effect of sports and physical activity on elderly reaction time and response time (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2014; 9(2):106-13.
[3]Abbasi A, Berenjeian Tabrizi H, Bagheri K, Ghasemizad A. [The effect of whole body vibration training and detraining periods on neuromuscular performance in male older people (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2011; 6(2).
[4]Hemayattalab R, Nikravan A, Bagherzadeh F, Sheikh M. [Limb weight varying effect on EMG record of simple and discriminative reaction time in elderly men (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2014; 9(3):197-205.
[5]Okubo Y, Schoene D, Lord SR. Step training improves reaction time, gait and balance and reduces falls in older people: A systematic review and meta-analysis. British Journal of Sports Medicine. 2017; 51(7):586-93. doi: 10.1136/bjsports-2015-095452
[6]Gschwind YJ, Kressig RW, Lacroix A, Muehlbauer T, Pfenninger B, Granacher U. A best practice fall prevention exercise program to improve balance, strength/ power, and psychosocial health in older adults: Study protocol for a randomized controlled trial. BMC Geriatrics. 2013; 13(1):105. doi: 10.1186/1471-2318-13-105
[7]Ponce-Bravo H, Ponce C, Feriche B, Padial P. Influence of two different exercise programs on physical fitness and cognitive performance in active older adults: Functional resistance-band exercises vs recreational oriented exercises. Journal of Sports Science & Medicine. 2015; 14(4):716-22. PMCID: PMC4657413
[8]Liu-Ambrose T, Khan KM, Eng JJ, Janssen PA, Lord SR, Mckay HA. Resistance and agility training reduce fall risk in women aged 75 to 85 with low bone mass: A 6-month randomized, controlled trial. Journal of the American Geriatrics Society. 2004; 52(5):657–65. doi: 10.1111/j.1532-5415.2004.52200.x
[9]Dodd FL, Kennedy DO, Riby LM, Haskell-Ramsay CF. A double-blind, placebo-controlled study evaluating the effects of caffeine and L-theanine both alone and in combination on cerebral blood flow, cognition and mood. Psychopharmacology. 2015; 232(14):2563–76. doi: 10.1007/s00213-015-3895-0
[10]Irandoost K, Taheri M, Seghatoleslami A. [The effects of weight loss by physical activity and diet on depression levels of highly depressed elderly females (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2015; 10(1):48-53
[11]Goldstein A, Kaizer S, Whitby O. Psychotropic effects of caffeine in man, IV, Quantitative and qualitative differences associated with habituation to coffee. Clinical Pharmacology & Therapeutics. 1969; 10(4):489–97. doi: 10.1002/cpt1969104489
[12]Panton LB, Graves JE, Pollock ML, Hagberg JM, Chen W. Effect of aerobic and resistance training on fractionated reaction time and speed of movement. Journal of Gerontology. 1990; 45(1):26–31. doi: 10.1093/geronj/45.1.m26
[13]Rahmani M, Heirani A, Yazdanbakhsh K. [The effect of pilates training on improving the reaction time and balance of sedentary elderly men (Persian)]. Journal of Modern Rehabilitation. 2015; 9(3):44-53.
[14]Church DD, Hoffman JR, LaMonica MB, Riffe JJ, Hoffman MW, Baker KM, et al. The effect of an acute ingestion of Turkish coffee on reaction time and time trial performance. Journal of the International Society of Sports Nutrition. 2015; 12:37. doi: 10.1186/s12970-015-0098-3
[15]Shabani M, Hovanloo F, Ebrahim K, Hedayati M. [The effect of acute resistance exercise on BDNF, IGF-1 and IGFBP-3 in the elderly (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2014; 9(3):218-26.
[16]Bacon AP, Carter RE, Ogle EA, Joyner MJ. VO2 max trainability and high intensity interval training in humans: A meta-analysis. PLoS ONE. 2013; 8(9):73182. doi: 10.1371/journal.pone.0073182
[17]Shanb A, Youssef E. The impact of adding weight-bearing exercise versus nonweight bearing programs to the medical treatment of elderly patients with osteoporosis. Journal of Family and Community Medicine. 2014; 21(3):176. doi: 10.4103/2230-8229.142972