مقدمه
برآوردها حاکی از آن است که تا سال 2030 جمعیت سالمندان دنیا از 9 درصد به 16 درصد و در ایران از 6/5 به 5/17 درصد افزایش خواهد یافت [
1]. با توجه به این آمار، توجه به این گروه سنی اجتنابناپذیر است و درنظرگرفتن و برنامهریزی برای برآوردن نیازها و بهبود کیفیت زندگی سالمندان ضروری به نظر می رسد [
2]. با نزدیکشدن به دوره سالمندی، مجموعه تغییراتی ازقبیل مرگ نزدیکان، ازدستدادن قدرت، اهداف زندگی، مهارتهای جسمانی و موقعیت اجتماعی به وقوع میپیوندد. تغییرات ذکرشده در مسائل خاص این دوره تحولی به وجود میآورد که به توجه ویژهای نیاز دارد. مجموعه این تغییرات و نزدیکشدن به روزهای پایانی زندگی و مرگ، اضطراب خاصی بر افراد سالمند تحمیل میکند [
3].
در میان انواع خاصی از اضطراب که بر اساس منشأ آن شناخته و نامگذاری شدهاند، اضطراب مرگ یکی از مهمترین آنهاست. لانگ و استین [
4] اضطراب مرگ را افکار، ترسها و هیجانات مرتبط به واقعه پایانی زندگی و فراتر از حالت عادی زندگی میدانند. داف و هانگ
[5] اضطراب مرگ را ترس آگاهانه و ناخودآگاه از مرگ یا مردن میدانند. اضطراب مرگ مفهومی پیچیده است که بهسادگی قابل توضیح نیست و بهطورکلی شامل مفاهیم ترس از مرگ خود و دیگران است. به بیان دیگر، اضطراب مرگ شامل پیشبینی مرگ خود و ترس از فرایند مرگ و مردن افراد مهم زندگی است. اگرچه مرگ واقعیتی زیستشناختی و روانشناختی است و احساسات درباره فرایند مرگ و مردن در چگونگی اجتماعیشدن فرد در جامعه ریشه دارد، اندیشیدن به مرگ ترسناک است و بیشتر سالمندان ترجیح میدهند به آن فکر نکنند، زیرا مرگ آسیبپذیری بشر را با وجود پیشرفتهای فناوری یادآوری میکند و اضطراب و ترس از مرگ، تجربه ناخوشایند انسانهاست [
6].
امید به زندگی نیز شاخصی آماری است که نشان میدهد متوسط طول عمر در جامعه چقدر است یا به عبارت دیگر هر عضو آن جامعه چند سال میتواند توقع داشته باشد. هرچه شاخصهای بهداشتی و همچنین درمانی بهبود یابد، امید به زندگی افزایش خواهد یافت و از این رو، این شاخص یکی از شاخصهای سنجش پیشرفت و عقبماندگی کشورهاست. [
7]. کاهش امید به زندگی، سالمند را در وضعیت غیرفعالی قرار میدهد که نمیتواند موقعیتهای مختلف خود را بسنجد و درباره آنها تصمیم بگیرد. کاهش امید، فرد سالمند را در برابر عوامل تنشزا، بیدفاع و گرفتار میکند. سالمند مقیم مراکز سالمندان شبانهروزی و دور از خانواده، اقوام و فرزندان خود، با گذشت زمان تمام امید خود را از دست میدهد و افسردگی عمیق را جایگزین آن میکند. طرز تفکر او حالت انعطافناپذیر همه یا هیچ دارد که مانع حل مسئله میشود. در حقیقت ناامیدی باعث تضعیف مهارت حل مسئله در فرد میشود. همچنین سبب میشود فرد دائماً تجربههای خود را به شکل منفی و نادرست ارزیابی کند و پیامدهای نگرانکنندهای را برای مشکلات خود در نظر بگیرد [
8].
با توجه به این مطلب که حالات روانشناختی و فشارهای روانی سالمندان میتواند بر بیماریهای جسمی آنان تأثیر بگذارد و رشد آن را سریعتر کند، مشاوره و روشهای رواندرمانی متفاوتی برای تسکین آلام روانی سالمندان در چند سال اخیر متداول شده است. یکی از این روشهای رواندرمانی، معنادرمانی یا لوگوتراپی است [
9]. به اعتقاد فرانکل، در ناپیمودنیترین راهها و در نومیدکنندهترین و یأسآورترین وضعیتهاست که میتوان عظیمترین معنا را یافت. در چنین شرایطی نیاز به معنایابی جان میگیرد. موقعیتهایی که ارزشهای گرایشی را میطلبد، آنهایی هستند که دگرگونکردن آنها یا دوریگزیدن از آنها در توان ما نیست؛ یعنی شرایط تغییرناپذیر سرنوشت. هنگام رویارویی با چنین وضعی، تنها راه معقول پاسخگویی، پذیرفتن است [
10]. انسان در سطح وجودی متفاوتی زندگی میکند، مثل شمع روشنی که روی میزی قرار دارد و آنقدر پرتو میبخشد تا از بین برود. مشکل امروز انسانها لذتنبردن از کارهایی است که انجام میدهند. افراد نمیتوانند به کارهایی که میکنند معنا ببخشند. درست بهمثابه اینکه غذا میخورند و نیازهای فیزیولوژیک خود را ارضا می کنند، اما از این عمل چندان لذت نمیبرند. بسیاری از موقعیتهای کنونی زندگی چنین هستند. آنچه باعث پایینبودن سطح بهرهوری است، معنانبخشیدن به زندگی است [
11]. بدون شک این مسئله در سالمندان بیشتر از سایر دورههای رشد انسان مشاهده میشود.
تلاش برای یافتن معنا در زندگی انسان اساسیترین نیروی محرکه هر فرد در دوران زندگی اوست. فرانکل [
12] معنادرمانی را به عنوان شاخه مستقلی از مکتب انسانگرایی یا وجودگرایی جدا کرد؛ زیرا بر معنویت انسانی، جستوجوی معنا و معنایی که در وجود انسان قرار دارد تأکید میکند. صفت اصلی معنادرمانی تسهیل در پرسشهای مراجع از معنایابی و قدرتدادن آنها به معنای زندگی، مسئولیتپذیری و توجه به شرایط زندگی است [
13]. معنادرمانی بر سه واقعیت اساسی وجود انسان تأکید دارد: 1. اختیار و اراده افراد در برابر مفهوم زندگی؛ 2. وجود حکمت در گرفتاری و مصیبت؛ 3. وجود آزادی اراده [
14].
یافتههای پژوهش زنجیران و همکاران [
2] نشان داد با استفاده از آموزش گروهی معنادرمانی میتوان کیفیت زندگی و سلامت عمومی زنان مبتلا به MS را افزایش داد. کانگ و همکاران [
15] طی مطالعهای با تأکید بر برنامه مداخله «عمر گرانبهای من» به این نتایج دست یافتند که احساس معنی در زندگی و احساس احترام به خود به طور چشمگیری افزایش و افسردگی کاهش داشته است. اشنایدر و همکاران [
16] نیز طی مطالعهای با هدف اثربخشی مداخله امیددرمانی گروهی بر استرس، افسردگی، عزت نفس و معنای زندگی به این نتیجه دست یافتند که مداخلهدرمانی باعث کاهش استرس و افسردگی میشود و در افزایش عزت نفس و احساس معنی به زندگی نیز مؤثر است. مرور پیشینه پژوهش نشان میدهد اگرچه شواهد تحقیقاتی مختلف از اثربخشی آموزش معنادرمانی بر افزایش امید به زندگی و سلامت عمومی نمونههای مختلف بررسی شده است، اینگونه پژوهشها کمتر در نمونههای سالمندان انجام شده است. علاوه بر آن، امروزه مشکلات زیادی در خصوص امید به زندگی و اضطراب مرگ سالمندان و به دنبال آن سلامت روانی آنان وجود دارد [
7].
حفظ سلامت روان سالمندان در دنیای مدرن امروزی یکی از کارهای مهم و اساسی است. بهداشت روانی سالمندان، سلامتی روانی آنها را به دنبال دارد و شاخصهایی از شادزیستن و امیدواری سالمند را ایجاد میکند که برای فرد سالمند، خانواده و جامعه، ثمرات مطلوب و ماندگاری به وجود میآورد. مسئله اساسی برای تأمین و ارتقای سلامت روانی سالمندان، شناخت و آگاهی افراد مرتبط با سالمند و بهطورکلی جامع از ویژگیهای آنان است که به راهکارهای متناسب با استعداد و توان او منجر میشود و از این طریق میتوان به بهداشت روانی سالمند دست یافت. یکی از بهترین روشها برای افزایش شاخصهای سلامت روان سالمندان استفاده از تکنیک و رویکردهای روانشناسی نظیر معنادرمانی است. به نظر میرسد معنادرمانی گروهی میتواند بر اضطراب مرگ و امید به زندگی سالمندان به عنوان دو شاخص از شاخصهای مهم سلامت روان تأثیری عمیق داشته باشد.
تجربه گروهی فرصتی ارزشمند برای برقراری رابطهای واقعی و نزدیک با دیگران است. این تجربه هرگز در درمان فردی اتفاق نمیافتد [
17]. اجرای برنامه معنادرمانی با توجه به اصول و محتوای موجود در آن میتواند در کمکردن مشکلات سالمندان مانند کاهش اضطراب مرگ و افزایش امید به زندگی آنان و درنهایت سلامت روانی آنان نقش بسزایی داشته باشد. داشتن معنا در زندگی به عنوان عاملی مهم در بهداشت روانی به رسمیت شناخته شده است و این متغیر با بسیاری از مؤلفههای روانشناختی در ارتباط است [
18]. در سالهای اخیر، در ایران پژوهشهایی درباره بررسی حالات و شرایط روانشناختی سالمندان صورت گرفته است، اما متأسفانه با وجود حساسیت زیاد و با توجه به اینکه در کشور ما ترس، اضطراب، ناامیدی و بیهدفی گریبانگیر سالمندان بهویژه سالمندان مقیم مراکز شبانهروزی است، تعداد کمی از این پژوهشها به دنبال یافتن روشی برای کاهش اضطراب مرگ و ارتقای سطح امید به زندگی بوده است. لذا بنا به نیاز برای یافتن راهی مؤثر برای کاهش تنش و اضطراب مرگ، ناامیدی و مشکلات روانی سالمندان و با توجه به اینکه معنادرمانی بر تواناساختن بیماران در غلبه بر مثلث غمانگیز زندگی یعنی درد، گناه و رنج متمرکز است [
19]، ضرورت اجرای تحقیق حاضر احساس میشود. پژوهش حاضر سعی میکند به این سؤال پاسخ دهد که آیا معنادرمانی گروهی بر اضطراب مرگ و امید به زندگی سالمندان مقیم مراکز سالمندان شبانهروزی شهر کرمان تأثیر معناداری دارد یا خیر.
روش مطالعه
این پژوهش از نوع کاربردی با روش تجربی، با گروه کنترل و گروه آزمایشی است. طرح این پژوهش طرح شبهآزمایشی پیشآزمون پسآزمون با گمارش تصادفی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی سالمندان مقیم مراکز سالمندان شهر کرمان میشود. روش نمونهگیری این پژوهش از نوع در دسترس است. حجم نمونه بر اساس نوع پژوهش انتخاب شد که در تحقیقات آزمایشی برای هر گروه حداقل 10 نفر در نظر گرفته میشود [
20]. بدین ترتیب که با مراجعه به اداره بهزیستی شهر کرمان فهرست مراکز سالمندان تهیه شد و دو مرکز خصوصی امیرالمؤمنین و مهرآذین شهر کرمان انتخاب شد. پس از آن فهرست سالمندان حاضر در آن که 37 نفر بودند تهیه شد و از بین آنها 30 نفر (18 زن و 12 مرد) که ملاکهای ورود به پژوهش و رضایت کامل برای مشارکت در پژوهش را داشتند، با مجوز اداره بهزیستی شهر کرمان انتخاب شدند. سپس به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 15 نفر) تقسیم شدند. همچنین همتاسازی بر اساس سن، جنسیت، توانایی جسمانی و میزان تحصیلات انجام شد. مدرس کارگاههای تحت پوشش اداره بهزیستی به گروه آزمایش، معنادرمانی گروهی را در ده جلسه (هر هفته یک جلسه و هر جلسه 90 دقیقه) آموزش داد. گروه کنترل در این مدت مداخلهای دریافت نکرد.
ملاکهای ورود سالمندان در این پژوهش از این قرار بود: 1. داشتن 65 سال و بیشتر؛ 2. گرفتن نمره کمتر از 96 در مقیاس امید به زندگی میلر و بیشتر از هشت در مقیاس اضطراب مرگ تمپلر؛ 3. اطمینان از نداشتن مشکل ذهنی یا شناختی؛ 4. نداشتن مشکلات دشوارکننده یا اختلالات بیانی یا شنوایی؛ 5. نداشتن بیماریهای جسمانی شدید بر اساس پروندههای پزشکی آنان؛ 6. تمایل برای شرکت در پژوهش.
ملاکهای خروج از پژوهش نیز عبارت بودند از: 1. غیبت بیش از دو جلسه؛ 2. داشتن هرگونه بیماری جسمی شدید همزمان با اجرای برنامه معنادرمانی؛ 3. کمکاری یا ناتوانی در انجام تکالیف ارائهشده در برنامه؛ 4. دریافتکردن هرگونه مداخله یا آموزشی همزمان با ارائه برنامه موجب خارجشدن سالمندان از گروه آزمایشی شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه این موضوعات را دربر داشت: 1. به سالمندان شرکتکننده در پژوهش اطمینان داده شد که اطلاعات بهدستآمده از آنها محفوظ خواهد ماند؛ 2. نتایج پژوهش در اختیار کسانی قرار گرفت که تمایل داشتند از وضعیت خود مطلع شوند؛ 3. برای جلسات اجرای گروهی برنامهریزی مناسبی انجام شد، بهطوریکه در برنامههای کانون سالمندان خللی ایجاد نشد؛ 4. به گروه کنترل اطمینان داده شد که پس از پایان کار به آنها نیز جلسات گروهی با رویکرد معنادرمانی ارائه خواهد شد؛ 5. سالمند هر زمان که مایل بود میتوانست آزادانه از برنامه خارج شود.
ابزارهای بهکاررفته در این پژوهش پرسشنامه امید به زندگی میلر (1997) و مقیاس اضطراب مرگ تمپلر (1970) بود. پرسشنامه امید به زندگی میلر از نوع تشخیصی است و شامل 48 جنبه از حالتهای امیدواری و درماندگی میشود که مادههای قیدشده در آن بر مبنای تظاهرات آشکار یا پنهان رفتاری در افراد امیدوار یا ناامید برگزیده شدند. هر سؤال نشانه رفتاری است، و بر اساس مقیاس لیکرت (1: بسیار مخالف، 2: مخالف، 3: بیتفاوت، 4: موافق و 5: بسیار موافق) تنظیم شده است. هر فرد با انتخاب جملهای که درباره او صدق میکند، امتیاز کسب میکند. ارزشهای نمرهای هر جنبه از 1 تا 5 تغییر میکند. جمع امتیاز کسبشده مبین امیدواری یا ناامیدی است. در آزمون میلر دامنه امتیازات کسبشده از 48 تا 240 متغیر است و چنانچه فردی امتیاز 48 را کسب کند، کاملاً درمانده تلقی میشود. نمره 240 بیشترین امیدواری را نشان می دهد. 12 جمله از پرسشنامه میلر از مادههای منفی تشکیل شدهاند که در ارزشیابی و نمرهگذاری، این شمارهها برعکس نمره میگیرند. حسینی (2006) برای تعیین روایی این پرسشنامه، از نمره سؤال ملاک استفاده کرد. به این ترتیب که نمره کل پرسشنامه با نمره سؤال ملاک همبسته شده است و مشخص شد که بین این دو رابطه مثبت معنیداری وجود دارد (P<0/01 و 86/0 r=). او برای تعیین پایایی پرسشنامه از دو روش آلفای کرونباخ و تنصیف استفاده کرد که ضرایب آن به ترتیب برابر با 90/0 و 89/0 بود [
22].
تمپلر در سال 1970 مقیاس اضطراب مرگ را ساخت که شامل 15 ماده است و نگرش آزمودنیها را به مرگ میسنجد. آزمودنیها پاسخهای خود را به هر سؤال با گزینههای بلی یا خیر مشخص میکنند. پاسخ بلی نشاندهنده اضطراب در فرد است. به این ترتیب نمرههای این مقیاس بین صفر تا 15 متغیر است که نمره بالا نشاندهنده اضطراب زیاد افراد برای مرگ است. بررسیهای انجامشده در خصوص روایی و پایایی مقیاس اضطراب مرگ نشان میدهد این مقیاس اعتبار قابل قبولی دارد. ضریب پایایی بازآزمایی مقیاس 83/0 و روایی همزمان آن بر اساس همبستگی با مقیاس اضطراب آشکار 27/0 و با مقیاس افسردگی 40/0 گزارش شده است. پایایی و روایی این پرسشنامه را در ایران رجبی و بحرانی (2008) بررسی کردند و بر این اساس ضریب پایایی تنصیفی را 60/0 و ضریب همسانی درونی را 73/0 گزارش کردند. برای بررسی روایی مقیاس اضطراب مرگ از مقیاس اضطراب آشکار استفاده شد که نتیجه آن 34/0 همبستگی بین این دو مقیاس بود. پایایی مقیاس اضطراب مرگ تمپلر در این پژوهش نیز 81/0 به دست آمد.
برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی نظیر فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد و از روشهای آمار استنباطی نظیر تحلیل کواریانس استفاده شد. تمامی این دادهها با نرمافزار تحلیل آماری SPSS نسخه 20 تجزیهوتحلیل شده است.
روش مداخله
طرح کلی جلسات معنادرمانی گروهی به این صورت بود: جلسات اول و دوم: تعیین اهداف و قوانین گروه، تعریف و بیان معنادرمانی و لزوم وجود معنی در زندگی برای افراد با ذکر مثال، ارائه تکلیف به سالمندان به منظور اندیشیدن درباره مطالب جلسه، دادن بازخورد، تعریف آزادی معنوی به عنوان یکی از ابعاد هستی انسان و بیان این موضوع که انسان کاملاً تحت سلطه شرایط قرار ندارد و این خود اوست که حق انتخاب دارد که با شرایط مقابله کند.
جلسات سوم، چهارم و پنجم: مرور تکالیف جلسه قبل، مسئولیت شخصی که باید به عنوان بخش اجتنابناپذیر وضعیت انسان تلقی شود، ما میتوانیم از طریق ترمیم و بازسازی زندگیمان سازگاری خویش با دیگران را افزایش دهیم، صحبت درباره جنبههای متفاوت عشق و راهی برای رسیدن به معنی زندگی و بهخاطرداشتن این مطلب که عشق پدیدهای انسانی است و باید مراقب بود که جنبه انسانی آن حفظ شود.
جلسات ششم، هفتم و هشتم: مرور تکالیف جلسه قبل، بحث درباره ارزشهای خلاق، ارزشهای تجربی و ارزشهای گرایشی. ارزشهای خلاق با فعالیت آفریننده و زایا ادراک میشوند، با آفریدن اثری ملموس یا اندیشهای ناملموس یا خدمت به دیگران که بیان فردی است میتوان به زندگی معنا بخشید. ارزشهای تجربی مجذوبشدن در زیباییهای عالم طبیعت یا هنر است و ارزشهای گرایشی آنهایی هستند که دگرگونساختن آنها یا دوریگزیدن از آنها در توان ما نیست، یعنی شرایط تغییرناپذیر سرنوشت هنگام رویارویی با چنین وضعی، تنها راه معقول پاسخگویی، پذیرفتن است. شیوهای که سرنوشت خویش را میپذیریم، شهامتی است که در برابر مصیبت و مشکلات نشان میدهیم. جلسات نهم و دهم: مرور تکالیف جلسه قبل و دادن بازخورد، مرور موضوعات جلسه اول تا نهم به صورت نظری، اجمالی و عملی، اجرای پسآزمون.
یافتهها
گروه نمونه شامل 30 نفر (18 زن و 12 مرد) از سالمندان مقیم در دو مرکز سالمندان شبانهروزی (از مرکز امیرالمؤمنین 11 نفر و از مرکز مهرآذین 19) بودند که 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. بر اساس دادههای جمعیتشناختی بیشترین افراد در گروه سنی 70 تا 72 قرار داشتند (88/34 درصد). در این مطالعه حدود 81 درصد از سالمندان بررسیشده متأهل بودند. سطح تحصیلات بیشتر سالمندان این مطالعه دیپلم بود (75/41). همچنین متغیرهای جمعیتشناختی گروه نمونه و متغیرهای اضطراب مرگ و امید به زندگی قبل از مداخله به ترتیب با استفاده از آزمون یو منویتنی و تی، مقایسه آماری شدند. نتایج نشان داد در گروههای آزمایش و کنترل از نظر متغیرهای جمعیتشناختی و اضطراب مرگ و امید به زندگی تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج عملکرد دو گروه آزمایشی و کنترل بر اساس میانگین و انحرافمعیار در اضطراب مرگ و امید به زندگی سالمندان شهر کرمان در جدول شماره 1 نشان داده شده است. همانطور که در جدول شماره 1 مشاهده میشود، نمرات میانگین و انحرافمعیار گروه آزمایش در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون تغییر چشمگیری کرده است.
در این پژوهش برای بررسی پیشفرض همگنی واریانس از آزمون لوین استفاده شد که مقدار 412/0 و سطح معناداری 21/0 را نشان داد که معنادارنبودن آن بیانگر همگنی واریانسها بود. برای بررسی عادیبودن توزیع دادهها از آزمون کولموگروف اسمیرنف استفاده شد. همانطور که در جدول شماره 2 مشاهده میشود، نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنف معنادار نشد که حاکی از عادیبودن توزیع متغیرهای پیشآزمون است.
نتایج تحلیل کواریانس گروههای آزمایشی و کنترل در متغیر اضطراب مرگ در جدول شماره 3 نشان داده شده است. همانگونه که در جدول شماره 3 مشاهده میشود، با کنترل پیشآزمون، بین آزمودنیهای گروه آزمایش و گواه از لحاظ اضطراب مرگ تفاوت معنیداری وجود دارد (F=20/21 و P<0/01). بنابراین میتوان نتیجه گرفت که ارائه معنادرمانی گروهی موجب کاهش اضطراب مرگ در سالمندان گروه آزمایش شده است.
نتایج تحلیل کوواریانس گروههای آزمایشی و کنترل در متغیر امید به زندگی در جدول شماره 3 نشان داده شده است. همانگونه که در جدول شماره 4 مشاهده میشود، با کنترل پیشآزمون، بین آزمودنیهای گروه آزمایش و گواه از لحاظ امید به زندگی تفاوت معنیداری وجود دارد (F=23/98 و P<0/01). بنابراین میتوان نتیجه گرفت که ارائه معنادرمانی گروهی موجب افزایش امید به زندگی در سالمندان گروه آزمایش شده است.
بحث
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنادرمانی گروهی بر اضطراب مرگ و امید به زندگی سالمندان مقیم مراکز شبانهروزی شهر کرمان انجام شد. فرضیههای پژوهش عبارت بودند از: 1. آموزش معنادرمانی گروهی اضطراب مرگ بر سالمندان مقیم مراکز شبانهروزی تأثیر دارد؛ 2. آموزش معنادرمانی گروهی بر امید به زندگی سالمندان مقیم مراکز شبانهروزی تأثیر دارد.
پس از اجرای مداخله و بررسی دادههای فرضیه اول نتایج نشان داد معنادرمانی گروهی بر اضطراب مرگ سالمندان تأثیر دارد. این یافته با نتایج پژوهشهای کانگ و همکاران [
10]، زنجیران و همکاران [
2] و جایر [
6] همسو است. در تبیین این نتایج میتوان اشاره کرد که هدف معنادرمانی تواناساختن بیمار برای کشف معنای منحصربهفرد خود است. معنادرمانی میکوشد تا حدود اختیارها و آزادیهای بیمار را ترسیم کند. معنادرمانی در شکستن چرخههای معیوب روانآزردگی مؤثر است. تأیید یافتههای بهدستآمده و تطبیق آن با نتایج پژوهشهای پیشین، نشانگر این مسئله است که معناجویی به زندگی مفهوم واقعی میبخشد. از اینرو گذرابودن و انتقال زندگی از معنای آن نمیکاهد و آنچه اهمیت بسیار دارد، شیوه نگرش فرد به رنج است و همچنین شیوهای که این رنج را به دوش میکشد. به همین دلیل انسانها درد و رنجی را که معنا و هدفی دارد، با میل تحمل میکنند. فرجامپذیری و گذرابودن نهتنها از ویژگیهای اصلی زندگی انسان است، بلکه عامل واقعی بامعنیبودن آن نیز به شمار میرود.
مشاور و درمانگر معتقد به معنادرمانی میکوشد تا به مراجع کمک شود که در زندگی خود هدف و منظوری را جستوجو کند؛ هدف و منظوری که با وجود و هستی او متناسب باشد و برایش معنا داشته باشد. مشاور کمک میکند تا مراجع به عالیترین فعالیت حیاتی ممکن دسترسی پیدا کند. به مراجع کمک میشود تا نهتنها به تجربه هستی بپردازد و کوشش پیگیری در بالفعلکردن ارزشها را از خود نشان دهد، بلکه او را متعهد به انجام کاری میکند که مسئولیتی را بپذیرد و تکلیف معینی را عهدهدار شود. اگر فرد سالمند دستورالعمل «همواره چنان رفتار کن که گویی بار دومی است که زندگی میکنی و طوری عمل کن که به نظر آوری بار اول که در آن مورد عمل کردی، بسیار غلط عمل کرده بودی» را سرمشق رفتار خود قرار دهد، مسئولیت شگرفی احساس خواهد کرد و اضطراب نیستی و فانیشدن کاهش خواهد یافت.
همچنین در مداخله گروهی معنادرمانی اصل پذیرش مسئولیت اهمیت خاصی دارد. سالمند با حس مسئولیت احساس میکند که کنترل اوضاع زندگی از دستش خارج نشده است و میتواند با قبول مسئولیت و انجام فعالیتهایی کنترل اوضاع را در دست داشته باشد. احساس حاکمیت و تسلط بر امور زندگی و تغییر کنترل درونی، به کنترل درونی ناامیدی و یأس در رسیدن به خواستهها در فرد میانجامد و باعث کاهش اضطراب مرگ در او میشود. از طریق اینگونه مداخلات به سالمند کمک میشود تا زمان حال و بهبود فعلی خود را کوچک تلقی نکند و از آیندهای که هنوز نیامده است، ترس نداشته باشد.
پس از بررسی دادههای فرضیه دوم، نتایج نشان داد معنادرمانی گروهی بر امید به زندگی سالمندان تأثیر دارد. این یافته با نتایج پژوهشهای بلایر [
12]، هاتچینسون و همکاران [
13] و غلامی [
21] همسو است. در تبیین این نتایج میتوان اشاره کرد که معنادرمانی گروهی میتواند به سالمندان داشتن هدف و جهت در زندگی، معنیدادن به زندگی در حال و گذشته، داشتن عقیده و باوری را که به زندگی هدف میدهد، آموزش دهد. معناها به عنوان دلایل و انگیزههای رفتار، آدمی را جذب میکنند و به زندگی او نشاط میبخشند. این انگیزه به اندازهای قوی است که انگیزههای دیگر را تحتالشعاع قرار میدهد. اراده معطوف به معناداربودن زندگی، سلامت روانی شخص را تضمین میکند. در زندگی بیمعنا، دلیلی برای ادامه زیستن باقی نمیماند. سالمندان وقتی هدفی نداشته باشند، احساس پوچی و بیمعنایی میکنند و در خلئی بدون گریز گرفتار میآیند.
درحقیقت، این معناست که به انسان جرئت بودن و شدن میدهد و از اضطرابهایی که در زندگی با آن روبهرو میشود، میکاهد. وقتی از سالمندی پرسیده می شود: «برای چه زندهای؟» جواب این سؤال همان چیزی است که به معنی اشاره دارد. بنابراین تنها راه گریز انسان از پوچی و احساس یأس و ناامیدی و افزایش امید به زندگی، خلق معنی و ارزش برای خود در هر لحظه و حرکت به سوی آن است و این جستوجوی ارزش فعالیت هر لحظهای انسان است، یعنی با رسیدن به هدف مدنظر هدفی دیگر خلق میشود و ارزشی دیگر در نظر گرفته میشود. پس انسان هر لحظه در حال شدن، تعیین هدف و حرکت به سوی آن است. تمامی این موارد در جلسات مداخلهای معنادرمانی گروهی به سالمندان ارائه میشود.
از طرف دیگر، هر گروهی به تناسب وضع خود از نظر درمانگر و مراجعان، ممکن است روی یک یا چند هدف تمرکز بیشتری داشته باشد. به هر صورت هدف برای کار گروهی بسیار مهم است. زیرا جهت مشخصی پیش پای مشاور و مراجعان قرار میدهد و برای درمانگر این امکان را فراهم میکند که در خاتمه کار با توجه به هدفی که در پی آن بودهاند میزان موفقیت و پیشرفت کار گروه را برآورد کنند و بر غنای تجربیات خود بیفزایند. طبیعی است که این تمرکز بر هدف و انجام کار گروهی باعث افزایش امید به زندگی در سالمندان شود.
از آنجا که معنادرمانی فلسفهای از زندگی را آموزش میدهد که در آن فرد برای وجود و حیاتش مسئول و به رشتهای از ارزشها پایبند است و برای رنجبردن معنایی مییابد، طبیعی است که اینگونه آموزشها به سالمندان میتواند امید به زندگی و به دنبال آن سلامت روان آنها را افزایش دهد. هدف معنادرمانی این است که فراسوی امکانات روانی بیحدوحصر سالمند، ارزشهای پنهان و بدون دستکاری رسیدن به واقعیت را به او آموزش دهد.
نتیجهگیری نهایی
در پایان میتوان نتیجه گرفت مداخلات و شیوههای معنادرمانی بهعنوان نوعی روش توانبخشی در کاهش اضطراب مرگ و افزایش امید به زندگی سالمندان تأثیر بسزایی دارد. از اینرو داشتن معنا در زندگی بهویژه در سالمندان مقیم مراکز شبانهروزی در کاهش اضطراب مرگ و افزایش امید به زندگی و مقابله مؤثر با حوادث و رویدادهای زندگی نقش مهم و انکارناپذیری دارد. همانطور که اشاره شد، یکی از یافتههای مهم این پژوهش تأکیدهای خاص معنادرمانی بر زمان حال و همچنین معنای رنج برای سالمندان است که به ارزش کاربردی آن در ارتقای سلامت اجتماعی سالمندان اشاره میکند.
از مهمترین محدودیتهای این پژوهش میتوان به این نکته اشاره کرد که این پژوهش فقط در جامعه سالمندان شهر کرمان انجام شده است و در تعمیمپذیری نتایج آن به سایر دورههای رشد باید احتیاط کرد. روش نمونهگیری در دسترس نیز از تعمیم نتایج پژوهش میکاهد. از دیگر محدودیتهای پژوهش میتوان به همکارینکردن برخی از مسئولان، کوتاهی جلسات درمانی و کمبود امکانات آموزشی اشاره کرد. بنابراین پیشنهاد میشود تحقیقات آتی به بررسی اثربخشی معنادرمانی گروهی بر سایر متغیرهای روانشناختی نظیر افسردگی اساسی، پرخاشگری، احساس تنهایی و غیره در سالمندان بپردازند. در حوزه کاربردی پیشنهاد میشود واحدهای درمانی در سطح کشور بهویژه مشاوران بهزیستی مشغول در مراکز سالمندان برنامه معنادرمانی گروهی را در رأس روشهای درمانی خود قرار دهند. همچنین آموزش تکنیکهای رویکرد درمانی معنادرمانی به سالمندان میتواند گام مؤثری در بهبود سلامت روانی و جسمانی آنان باشد.
تشکر و قدردانی
از تمامی مسئولان و کارکنان محترم دو مرکز خصوصی سالمندان امیرالمؤمنین و مهرآذین، اداره بهزیستی شهر کرمان و تمامی سالمندانی که در انجام این تحقیق ما را یاری کردند، تشکر و قدردانی میکنیم. مقاله حامی مالی نداشته است.
References
[1]
Rastabi A, Sharifi AA, Refahi J. [Psychometric properties of geriatric depression scale in an Iranian sample (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2013; 8(2):54-9.
[2]Zanjiran S, Borjali A, Kraskian A. [Effect of group logotherapy education on quality of life and general health in women of sanatorium (Persian)]. Razi Journal of Medical Sciences. 2015; 21(127):39-51.
[3]Sheibani TF, Pakdaman S, Hassanzadeh TM. [The effect of reminiscence on depression and loneliness in elderly (Persian)]. Applied Psychology. 2010; 4(1):26-39.
[4]Lang AJ, Stein MB. Anxiety disorders. How to recognize and treat the medical symptoms of emotional illness. Geriatrics. 2001; 56(5):24-7. PMID: 11373949
[5]Duff RW, Hong LK. Age density, religiosity and death anxiety in retirement communities. Review of Religious Research. 1995; 37(1):19. doi: 10.2307/3512068
[6]Gire J. How death imitates life: Cultural influences on conceptions of death and dying. Online Readings in Psychology and Culture. 2014; 6(2). doi: 10.9707/2307-0919.1120
[7]Ghara Zibaei F, Aliakbari Dehkordi M, Alipour A, Mohtashami T. [Efficacy of group logo therapy in the perceived stress and life expectancy in MS patients (Persian)]. RPH. 2013; 6(4):12-20.
[8] Nasiri Z, Dadkhah A, Khodabakhshi Koulai A. [Investigate and comparsion self-esteem and happiness among residential and non-residential old people (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2012; 7(2):18-25.
[9]Yazdanbakhsh N, Younesi SJ, Aazimiyan S, Foroughan M. [Effects of group counseling based on logo therapy to decrease loneliness in elderly men (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2016; 11(3):392-9.
[10]Kang KA, Im JI, Kim HS, Kim SJ, Song MK, Sim S. The effect of logotherapy on the suffering, finding meaning, and spiritual well-being of adolescents with terminal cancer. Journal of Korean Academy of Child Health Nursing. 2009; 15(2):136-44. doi: 10.4094/jkachn.2009.15.2.136
[11]Ejei J, Manzari Tavakoli V, Hosseini SR, Hashemizadeh V. [Analysis of the effectiveness of group cognitive behavioral therapy, group logo therapy and their combination in the increase of social adjustment in maladjustment students (Persian)]. Journal of Psychological Health. 2012; 6(3):30-9.
[12]Blair RG. Helping older adolescents search for meaning in depression. Journal of Mental Health Counseling. 2004; 26(4):333–47. doi: 10.17744/mehc.26.4.w8u9h6uf5ybhapyl
[13]Hutchinson GT, Chapman BP. Logo therapy enhanced REBT: An integration of discovery and reason. Journal of Contemporary Psychotherapy. 2005; 35(2):145–55. doi: 10.1007/s10879-005-2696-x
[14]Ebrahimi A. [Comparison the effectiveness of psychotherapy integration of religious orientation, cognitivebehavioral therapy and medication on depression and attitudes of patients with dysthymic disorder (Persian)] [MSc. dissertation]. Isfahan: Isfahan University; 2017.
[15]Kang KA, Im JI, Kim HS, Kim SJ, Song MK, Sim S. The effect of logo therapy on the suffering, finding meaning, and spiritual well-being of adolescents with terminal cancer. Journal of Korean Academy of Child Health Nursing. 2009; 15(2):136. doi: 10.4094/jkachn.2009.15.2.136
[16]Snyder CR, Ilardi SS, Cheavens J, Michael ST, Yamhure L, Sympson S. Cognitive Therapy and Research. 2000; 24(6):747–62. doi: 10.1023/a:1005547730153
[17]Zhou W, He G, Gao J, Yuan Q, Feng H, Zhang CK. The effects of group reminiscence therapy on depression, self-esteem, and affect balance of Chinese community-dwelling elderly. Archives of Gerontology and Geriatrics. 2012; 54(3):440–7. doi: 10.1016/j.archger.2011.12.003
[18]Brody CM, Semel VG. Strategies for therapy with the elderly: Living with hope and meaning. New York: Springer Publishing Company; 2005.
[19]Colman PG, O’Hanlon A. Ageing and development : Theories and research. New York: Oxford University Press; 2013.
[20]Hooman HA. [Understanding the scientific method in the behavioral sciences (Persian)]. Tehran: SAMT; 2006.
[21]Gholami M, Pasha GH, Sodani M. [To investigate the effectiveness of group logo therapy on the increasement of life expectancy and health on female teenager major thalassemia patients of Ahvaz city (Persian)]. Knowledge & Research in Applied Psychology. 2010; 11(42):23-42.
[22]Hosseini, SM. [Relationship of life expectancy and psychological hardiness in male and female students (Persian)] [MSc. thesis]. Gachsaran: Islamic Azad University of Gachsaran Branch; 2006.