تحلیل نتایج همچنین حاکی از آن بود که بین میزان تغییرات حس عمقی در مفصل مچ پا و توانایی کنترل پاسچر سالمندان پس از اعمال تمرینات ارتباط معنیداری وجود دارد (05/0>P). بر همین اساس به نظر میرسد بهبود دقت حس عمقی در مچ پای سالمندان میتواند نقش مؤثری در کاهش نوسانات مرکز ثقل این افراد داشته باشد. در مفصل زانوی آزمودنیها نیز مقداری همبستگی بین دقت حس عمقی و توانایی کنترل پاسچر افراد مشاهده شد که البته این میزان همبستگی به اندازهای نبوده است که بتواند ارتباط معنیداری را بین متغیرهای مذکور ایجاد کند (0/05
گزارش کردند افزایش دقت حس عمقی در مچ پای آزمودنیها موجب کاهش در میزان نوسانات پاسچر این افراد پس از مشارکت در اجرای چهار هفته تمرینات تعادلی شده است [8].
به نظر میرسد در تحقیق حاضر یکی از دلایل احتمالی برای معنیدار شدن ارتباط بین حس عمقی مچ پا و توانایی کنترل پاسچر آزمودنیها و همچنین معنیدارنبودن این ارتباط در مفصل زانو، میتواند به نحوه ایجاد اغتشاشات پاسچر و دیستالبودن مفصل مچ پا نسبت به زانو مرتبط باشد [23]؛ گزارشهای پیشین در این زمینه حاکی از آن است که اتصال پاها به زمین و ایجاد زنجیره حرکتی بسته در زمان حفظ تعادل موجب میشود مفصل مچ پا اولین مکانیزم جبرانی برای کنترل جابهجاییهای مرکز ثقل در نظر گرفته شود [24]. بر همین اساس به نظر میرسد بهبود دقت حس عمقی مچ پا میتواند موجب تشخیص دقیق و بهموقع اغتشاشات اعمالشده به بدن شود و با تنظیم مناسب انقباضات عضلانی در اطراف مچ پا، میزان نوسانات مرکز ثقل را به شکل مؤثرتری کنترل کند و موجب کاهش معنیداری در شاخصهای نوسان پاسچر سالمندان شود [25].
در خصوص تغییرات حس عمقی مفصل زانو در تحقیق حاضر، یافتهها با اکثر گزارشهای پیشین در این زمینه همخوانی دارد.باقری و همکاران طی تحقیقی گزارش کردند اجرای هشت هفته تمرینات آبی میتواند دقت حس عمقی زانو را به شکل معنیداری در سالمندان بهبود بخشد [5]. ازدیمیرو همکاران نیز طی تحقیقی گزارش کردند مشارکت در اجرای هشت هفته تمرینات بدنی می تواند بهبود معنیدار حس عمقی در هر دو زانوی برتر و غیربرتر آزمودنیها را به همراه داشته باشد [26]. در تحقیق دیگری صادقی و همکاران نیز به نتایج مشابه با ازدیمیر دست یافتند [27].
در ارتباط با دلایل احتمالی برای بهبود دقت حس عمقی پس از مشارکت در تمرینات، اشتون میلر و همکاران معتقدند از آنجا که هیچ تحقیق اثباتشدهای وجود ندارد که نشان دهد تمریندرمانی موجب تغییر در تعداد گیرندههای محیطی آزمودنیها شده است، برای توضیح این سؤال که تمرین چگونه موجب تغییر در حس عمقی میشود، باید به دنبال مکانیزمهای مرکزی احتمالی باشیم [28]. در همین راستا گزارش شده است افزایش توجه را میتوان مکانیزم احتمالی برای بهبود حس عمقی در اثر تمرین در نظر گرفت. توجه فرایندی نوروسایکولوژیک است که سیستم عصبی مرکزی از طریق آن بر اطلاعات دریافتی ثأثیر می گذارد [29].
از این رو به نظر می رسد که تمرینات آبی استفادهشده در تحقیق حاضر احتمالاً موجب افزایش توجه به علائم حس عمقی در هر دو سطح هوشیارانه و خودکار شده و زمینه را برای بهبود حس عمقی در آزمودنیها فراهم کرده است. مکانیزم احتمالی دیگر برای توجیه بهبود حس عمقی در اثر تمرینات میتواند شامل فعالشدن مسیرهای عصبی، افزایش تعداد سیناپسها و افزایش منطقه حسی مربوطه باشد که در پلاستیسیته دیده میشود. همچنین مطالعات نشان دادهاند خروجی دوکهای عضلانی در اثر تمرین افزایش پیدا میکند که ممکن است با ایجاد تغییر در تونوس عضلانی موجب افزایش دقت در انجام حرکات شود [28].
در ارتباط با تغییرات حس عمقی مچ پا در تحقیق حاضر به نظر میرسد نتایج تحقیق حاضر با اکثر گزارشهای صورتگرفته در این زمینه تناقض دارد. تحقیقات پیشین عمدتاً حاکی از تأثیر معنیدار تمرینات بر دقت حس عمقی مچ پا هستند؛ چانگ و همکاران گزارش کردند مشارکت در اجرای تمرینات بدنی منظم میتواند موجب کاهش معنیداری در خطای مفصلی مچ پا شود [30]؛ صادقی و همکاران نیز طی تحقیقی به نتایج مشابه با چانگ دست یافتند [31].
اغلب گزارشهای موجود در این زمینه به صورت تمرینات خشکی انجام گرفتهاند و با توجه به بررسیهای صورتگرفته، پژوهشی که بهبود حس عمقی مچ پا را بعد از اعمال تمرینات آبی گزارش کرده باشد، یافت نشد. بر همین اساس تفاوت در نتایج بهدستآمده از بررسیها را میتوان به تفاوت در نوع تمرینات استفادهشده در تحقیق حاضر مرتبط دانست؛ به عبارتی به نظر میرسد استفاده از تمرینات آبی به کاهش فشار از روی مفصل مچ پا منجر میشود و تا حدودی تحریک گیرندههای این مفصل را در مقایسه با تمرینات خشکی کاهش داده است [32]. همین موضوع به معنیدار نبودن تغییرات در حس عمقی مچ پا منجر شده است.
درباره دلایل احتمالی دیگر که ممکن است در تغییرات معنیدار حس عمقی در مفصل زانو و عدمتغییرات معنی دار این حس در مچ پای سالمندان نقش داشته باشد، میتوان به حجم بزرگتری که عضلات اطراف زانو اعم از چهارسر یا همسترینگ در مقایسه با عضلات اطراف مچ پا دارند، اشاره کرد. بدین ترتیب عضلات مذکور با ایجاد سطح تماس وسیعتری با آب، در مقایسه با عضلات ساق و مچ پا، به تحریک بهمراتب بیشتری در گیرندههای پوستی منجر شدهاند و متعاقباً بهبود عملکرد آورانهای حس عمقی را به شکل مؤثرتری در مفصل زانو به همراه داشتهاند [33].
نتیجهگیری نهایی
با توجه به نتایج بهدستآمده از تحقیق حاضر، به نظر میرسد افزایش دقت حس عمقی در مفصل مچ پا نقش مؤثرتری در بهبود توانایی کنترل پاسچر سالمندان در مقایسه با مفصل زانو دارد. توصیه میشود در برنامهریزیهای تمرینی برای بهبود تعادل سالمندان، به نقش ویژه مفصل مچ پا در بهبود این توانایی بیشتر توجه شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
تحقیق حاضر تأییدیه کمیته اخلاق دانشکاه علوم پزشکی کرمان به شماره IR.KMU.REC.1394.598 را دارد.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از رساله دکتری رامین بیرانوند در رشته آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی دانشگاه شهید باهنر کرمان است.
تعارض منافع
بنا بر اظهارنظر نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
بدین وسیله از تمامی عزیزانی که در اجرای این تحقیق مساعدت و همکاری داشتند، تشکر و سپاسگزاری میشود.
Rights and permissions | |
![]() |
This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License. |